۱۳۹۳ آبان ۱۰, شنبه

انجیل مسیح قوت خداست برای هر کس که ایمان آورد


‎مرا بخوان و تو را اجابت خواهم نمود. ارمیا 33:3‎
مبانی سادۀ انجیل عیسای مسیح چیست؟ 
به یمن و فیض و رحمت خدای زنده و توانای ما خبر خوش نجات عیسای مسیح مانند شعله‏هایی حیاتبخش از بهشت بر سر تمامی ایرانیان و فارسی زبانان قرار گرفته است و آنان بنا به فیض و رحمت خدا، به عیسای مسیح ایمان آورده و قلب خود را به او میدهند. هللویاه به تمامی رحمتهای خداوند ما، به محبت بی پایان پدر آسمانی ما که مخلوقات خویش را  یکسان محبت نموده و شاخه های وحشی را به تنۀ این درخت زیتون غنی پیوند زده و آنان را از روغن و برکات آن سرشار و شریک ساخته است.
همانطور که سقوط امپراطوری روم و قبول کردن مسیحیت بعنوان تنها دین رسمی روم پیروزی بزرگی برای کلیسای خداوندمان و انجیل او بود، اما تاریخ نشان داده است که متاسفانه با خود خطرات و زیانهایی را نیز به همراه آورد. وخیم ترین و مهلک ترین آن تعالیم نادرست و شناخت نادرست از عیسای مسیح و انجیل او بود. تعبیر و برداشت درست از شخصیت عیسای مسیح، پیام و تعلیم او، هدف او، همواره یکی از طولانی ترین نبردهای کلیسای خداوند با نیروهای شریر و شیاطین جهنم بوده، هست و خواهد بود. کافیست به آخرین تعالیم عیسای خداوند و آخرین نامه های شاگردان و پیروان او نگاه کنید تا عمق و جدی بودن این نبرد را پی ببرید. این نبرد بسیار جدی، بسیار بیرحمانه است. نه نیروهای شیطانی که بانی معلمان دروغین و انبیاء دروغین و رهبران دروغین هستند از جدال خود برای مسخ کردن، بی ارزش کردن، تغییر دادن، تبدیل کردن، بی رنگ کردن پیام نجات عیسای مسیح کوتاهی و غفلت خواهند کرد و نه پیروان راستین مسیح آنانی که به خون بره شسته شده و جان و قلب خود را در زیر صلیب مسیح گذاشته و شبانه روز برای رساندن این پیام از تمام مال و جان و هستی خود گذشته اند از آن غفلت یا دریغ میکنند. این نبرد، نبرد حیات است. نبرد ورود یا مانع شدن از ورود به بهشت. شنیده اید که شخص ناخودآگاه آب در آسیاب دشمن میریزد! پیش آمده است که ایمانداران عزیز بدون هیچ قصد و انگیزۀ منفی در صف دشمن ایستاده و تیرهای خود را نصیب رزمندگان حقیقی خداوند کرده و آنها را مجروح کرده اند ( و گاها خودشان را ) و جنگ را طولانی تر و پیروزی را به تعویق انداخته اند.
قصد من در این نوشته، گفتگو در بارۀ تعالیم دروغین و معلمین دروغین نیست؛ بلکه نمایی که بتوانیم من و تو با هم از آن به پیام ساده اما ازلی انجیل عیسای مسیح نگاه کنیم تا از این نگاه تصویری درست و الهی از آن، آنچه که خدا برای ما در این پیام تدارک دیده، برداشت نماییم، در آن رشد نماییم، در آن زندگی نماییم و آن را به دیگران بشارت دهیم. باور من این است اگر من و تو این پیام ساده اما عمیق را درست، اصولی و اساسی فرا بگیریم، توانسته ایم از بسیاری تعالیم دروغ و معلمین دروغین در این مسیر آگاه شده، فاصله گرفته، برحذر باشیم، و دیگران را هوشیاری دهیم. آری ما در یک نبرد دائمی هستیم، اما چگونه میتوانیم در این نبرد مفید و پیروزمند باشیم اگر اساس و اصول پیام عیسای مسیح را نشناخته‏ایم؟ چگونه میتواند بین ایمان ما و آنچه که در پیام انجیل عیسای خداوند قید شده است یک هارمونی و هماهنگی باشد؟

انجیل و معنای آن
بنظر میرسد همه چیز از خود پیام " انجیل " آغاز میگردد. از درک درست و اصولی آن. بنظر میرسد اگر شخص نوایمان آنچه را که از اساس و هستۀ مرکزی معنای " انجیل " درک میکند را به آن ایمان آورد و دل و جان خویش را به آن بسپارد، توانسته است اساس خانۀ خود را نه بر شن و ماسه بلکه بر صخره ایی جاودان بنا کند که طوفان و سیلاب قادر به ویران کردن آن نیست.
اگر از شمایی که ایماندار به مسیح هستید کسی بپرسد: انجیل عیسای مسیح چیست و یعنی چه؟ چه پاسخی خواهید داد تا نزدیکترین پاسخ به معنای حقیقی انجیل باشد؟ به تجربه ایمانداران زیادی را دیده‏ام آنچه که از انجیل و معنای حقیقی آن بیان میکنند هرگز با معنای حقیقی آن ربطی ندارد که هیچ، بلکه آن را هرگز در کتابمقدس پیدا نخواهید کرد! بعضی‏ها به پیام انجیل اضافه کرده اند و بعضی ها کم؛ بعضی یک خط در میان آن را بیان میکنند! اگر به شما بگویم که بیان درست و اصولی انجیل عیسای مسیح، یکی از اساسی‏ترین شیوۀ بشارت و یا حتی عین خود بشارت است اجحاف نکرده‏ام. بشارت درست پیام انجیل عیسای مسیح آنگاه که فصل شکوفایی و رهایی به هدایت روح مقدس خدا و لمس آسمانی آن گمشده و اسیر گناه رسیده باشد: گوش و دل جستجوگر را مجذوب خود ساخته و جان تشنۀ او را سیراب و روح او را به پرواز درمیاورد. زنجیر دلش را پاره میکند، پرندۀ زندانی روحش را از قفس رهایی میدهد، و جان او در آواز مست و خوش نوای این پرنده به زانو در آمده و در حالی که اشک از چشمانش جاریست، با سری افکنده و دلی شکسته، دل و جانش را به خالق خود داده، توبه کرده و رهانندۀ خود را با تمام وجود خویش میپذیرد.
        قبل از اینکه به اهمیت اساسی پیام سادۀ انجیل عیسای مسیح و شالودۀ آن بپردازم قصد دارم تا اندکی از معنای خود انجیل سخن بگویم نه از کتاب چاپ شدۀ انجیل، چگونگی نوشتار آن و مابقی مسائل مربوط به آن. قصد من در این نوشته، نگاه کردنی عمیق به خود پیامی است که " انجیل " یا " خبر خوش " نامیده میشود.
 همۀ شما کم و بیش از معنای سادۀ انجیل خبر دارید. کلمۀ انجیل یا Gospel از ریشۀ اصلی " God's spell " آمده است یعنی کلام خدا، که به بیان بسیاری مرسوم گشته است به good spell  یا خبر خوش؛ و این خود ریشۀ یونانی: evangelion  را نشات میگیرد. یا پیغام خوش. سپس این به چهار نوشتۀ زندگی و تعالیم عیسای خداوند توسط شاگردان و پیروان او اطلاق گشت که آن را evangel نامیده و این شاگردان و این پیروان را     evangelistخواندند یعنی آورندگان خبر خوش؛ کسانی که این خبر خوش را پخش کردند.
عبارت " انجیل " به خودی خود در نوشته های عهد عتیق نیامده است، از آنجایی که گفتیم این عبارت ریشۀ یونانی دارد. اما عبارت " خبر خوش " سه بار در نوشتجات عهد عتیق آمده است؛ دو بار در اشعیاء نبی ( اشعیا 52: 7 و 61: 1 ) و یکبار در نوشتۀ نحمیاء  ( نحمیاء 1: 15 ) . اما خود کلمۀ " انجیل " تقریبا 106 بار در نوشتجات عهد جدید و عبارت " خبر خوش " تقریبا 27 بار در همین نوشتجات قید شده است. بارها در نوشتجات عهد جدید عبارت انجیل با خود عبارتی دیگر را به همراه داشته است که از بار و معنای عمیق خود انجیل سخن گفته است. وقتی این کلمات به انجیل چسبیده و قید شده است آن صفت و آن ماهیت خود را به انجیل داده‏اند از چگونگی آن از عمق آن و ماهیت آن با ما سخن گفته اند. مانند:

1- انجیل خدا ( اول تسالونیکی 2: 9 )
2-  انجیل مسیح ( مرقس 1: 1 و رومیان 1: 16 )
3- انجیل نجات ( افسسیان 1: 13 )
4- انجیل فیض خدا ( اعمال 20 : 24 )
5- انجیل ملکوت ( متی 4: 23 )
6- انجیل سلامتی ( افسسیان 6: 15 )

من کافیست که همین جا این مقاله را به پایان برسانم و از شما بخواهم که خودتان نگاهی عمیق به این عبارتهایی که به همراه انجیل آمده دقت نمایید تا به عظمت و شکوهمندی پیام انجیل پی ببرید!

ترکیب دو خبر بد و خوش در انجیل
اکنون اجازه بدهید تا کمی بیشتر در بارۀ خود " انجیل " یا " خبر خوش " صحبت کنیم. گفتیم انجیل یعنی خبر خوش؛ یعنی چه که خبر خوش؟ چه خبری خبر خوش است؟ مگر میشود شما خبری را خبر خوش بخوانید اگر در مقابلش خبر بدی نباشد! شما خبری را خبر خوش میخوانید که از خبر بد آگاه باشید و بدانید چه چیز خبر بد است، آنگاه وقتی خبری را شنیدید، و هیچ چیز جز شادی و شعف شما را برنگرفت شما آن را خبر خوش میخوانید. اما بیان خبر خوش  به این معنا نیست که خبر بد وجود ندارد، خبر بد هست، همیشه. کجاست؟ در دل خبر خوش؛ اما شما خبر خوش را شنیده‏اید. مثلا شخصی به شما میگوید: راستی فهمیدید که آقای " الف " تصادف کرده، تمام ماشین او خرد شد، خودش بدجوری زخمی شد، او را بیمارستان بردند، دکترها از او قطع امید کردند، اما حالش خوب شد و خوشبختانه دیروز از بیمارستان مرخص شد." حالا بیاید همین خبر را کوتاه کنید:" آقای " الف " از بیمارستان مرخص شد." شما میپرسید : " مگر چه شده بود؟" " تصادف کرده بود، بدجوری زخمی شد، او را به بیمارستان بردند. دکترها از او قطع امید کرده بودند؛ اما خدا را شکر حالش خوب شد." در هر دو خبر، شما دو نوع خبر را دارید: هم خبر بد تصادف آقای " الف " و هم به سلامتی مرخص شدن او از بیمارستان بعنوان خبر خوش. این دو خبر با هم به شما داده شده و یا با بیان هر بخشی از آن در دل خودش خبر دیگری را حمل میکند که ماجرا را کامل میسازد. و اگر نه دانستن نیمۀ این خبر، شما را کنجکاو میسازد که بخش دیگر آن را نیز بدانید؛ مگر اینکه برای شما حال و روز آقای " الف " هیچ فرقی نکند و برای شما هیچ اهمیتی نداشته باشد!
عین همین اصل در خصوص پیام انجیل صدق میکند. در انجیل عیسای مسیح این خبر بد را در کنار خبر خوش آمده و آنها را در یک واحد با یک هستۀ مرکزی میبینیم؛ و من میتوانم به فرمایش خدا از زبان حزقیال نبی و فرمایش خود خداوندمان عیسای مسیح در انجیل یوحنا و نوشتۀ پولس رسول در نامۀ رومیان اشاره کنم:
حزقیال 18: 32 : زیرا خداوند یهوه میگوید من از مرگ آنکس که میمیرد مسرور نمیباشم پس بازگشت نموده زنده مانید.
یوحنا 3: 16 : زیرا خدا جهانیان را اینقدر محبت نمود که پسر یگانۀ خود را داد تا هر که به او ایمان آورد هلاک نگردد بلکه حیات جاودان یابد.
رومیان 3: 23 : زیرا همه گناه کرده‏اند و از جلال خدا قاصر میباشند. و به فیض او مجانا عادل شمرده میشوند بوساطت آن فدیه‏ایی که در عیسی مسیح است.

درک و وجود خبر بد
اگر خوب دقت کنید هر کدام از این آیه ها یک اصل کلی را به همراه خود داشته و دو بخش مجزا که کاملا از هم جدا عمل کرده اما متحد. و این کاملا واضح و آشکار است. ابتدا یک خبر بد وجود دارد: مرگ و نابودی. سپس به دنبال آن یک خبر خوش وجود دارد: نجات. خیلی از ایمانداران در بشارت انجیل مسیح و خیلی از مردمی که پیام انجیل مسیح را میشنوند، از بخش خبر بد این پیغام هیچ لذت نمیبرند. برای همین متاسفانه آنها آن را از تعلیم خود و یا بشارت خود حذف کرده اند. آنها فکر میکنند بیان خبر بد، زننده و شاید جای توهین به شخص باشد، پس بیایید فقط از خبر خوش آن سخن بگوییم! کار به جایی میرسد که این افراد هرگز نمیخواهند در بارۀ گناه و آنچه که گناه به هستی و موجودیت انسان وارد کرده ، حتی فکر کنند. آنها مدام در بحث گناه راه را کوتاه کرده و میان بر میزنند! و زود به بهشت و آسایش میرسند! آنها مدام از محبت و مهربانی و فیض مسیح سخن میگویند و تنها این خصایل نیکو و الهی او را به دیگران بشارت میدهند. خدا را شکر برای این خصایل پسندیده و نمونه و آسمانی عیسای خداوند؛ اما عزیزان مگر نمیدانیم که این محبت و مهربانی و فیض مسیح هیچ معنایی نمیداد اگر ما هنوز در گناهان خود میماندیم و در زیر لعنت گناه و محکوم به مرگ میبودیم؟ مسیح هیچ لزومی نداشت بر بالای صلیب بمیرد، اگر گناه نبود و مرگ دائمی  و خشم و غضب الهی برای داوری آن وجود نداشت. مسیح برای گناه مُرد. برای پاک کردن آن. و پرداخت جریمۀ آن به پدر آسمانی خود. این جریمه، جریمۀ ما بود که ما باید آن را پرداخت میکردیم. و آن جریمه: مرگ بود. این همان خبر بد است. و این خبر بد ساخته و پرداختۀ شاگردان مسیح نیست! افسانه‏ایی از اسطوره‏های خدایان یونان و روم قدیم هم نیست! تصوری برگرفته از مستی شراب هم نیست! اوهام پوچ هم نیست. حقیقت تنیده شده در بافت خلقت خداست. این خبر بد قبل از آفرینش هستی در خصوص آن سخن گفته شده بود. و خدای خالق قبل از اینکه هستی را نقش بریزد و آدمی را از خاک جامد بسازد، منتظر وقوع آن بود و میدانست که پیش نیامدن آن غیرممکن است و پیش آمدنش قریب الوقوع. چرا این ادعا را میکنم. من اشاره به الوهیت مسیح دارم. اگر مسیح که کلمه بود و کلمه نزد خدا بود و کلمه خدا بود، قبل از اینکه هستی شکل بگیرد در آفرینش شرکت داشت و هستی برای او خلق شد و اگر " پسر انسان نیز نیامده تا مخدوم شود بلکه تا خدمت کند و تا جان خود را فدای بسیاری سازد."( مرقس 10: 45 ) پس خبر بد که سقوط انسان و مرگ روحانی و جسمانی او بود در آفرینش بود؛ اما پنهان در صداقت و قدوسیت آدم و حوا که در حضور خدا پاک و در خوشی و خرمی میزیستند.  این خبر بد عامل ورود خدا بر روی زمین بود. زیستن خدا در بین آدمیان. و سکونت روح مقدس او در جان فرزندان آدم. در این خبر بد، در عمق کریه و زشت بودن آن، سیاهی و مهلک بودن آن، نابودی و فنای آن؛ جاودانگی محبت ازلی خدا نهفته است؛ حیات جاودان و ابدی؛ وعده‏های پایدار پدر، اطاعت و فداکاری پسر، و فروتنی و نزول روح مقدس از آسمان بر روی زمین. شاید بپرسید آغاز این خبر بد کجا بود؟ آغاز این خبر بد اینجا بود:" از درخت معرفت نیک و بد زنهار نخوری زیرا روزی که از آن خوردی هر آینه خواهی مُرد." ( پیدایش 2: 17 ) این خبر بد بارها و بارها به شیوه‏های گوناگون در مناسبتهای متعدد، به زبانهایی متفاوت و افرادی متفاوت اما با یک مضمون و یک انگیزه بارها و بارها تکرار و تاکید شده است. شاید بتوانیم عمق این خبر بد را از زبان چند نفر اینگونه بیان کنیم:
1-  موسی: " اگر دل تو برگردد و اطاعت ننمایی ، البته هلاک خواهی شد." ( تثنیه 30: 15 )
2-  آساف:" زیرا آنانی که از تو دورند هلاک خواهند شد."( مزمور 73: 27 )
3-  داود:" آنانی که در تاریکی و سایۀ موت نشسته بودند. " ( مزمور 107: 10 )
4-  اشعیاء:" آنانی که خداوند را ترک نمایند نابود خواهند گردید." ( اشعیا 1: 28 )
5-  ارمیاء:" زانرو به خداوند گناه ورزیده‏ایم. برای سلامتی انتظار کشیدیم اما هیچ خیر حاصل نشد و برای زمان شفا و اینک آشفتگی پدید آمد." ( ارمیا 8: 15 )
6-  حزقیال:" هر که گناه کند او خواهد مُرد." ( حزقیال 18: 20 )
7-   یوئیل:" وای بر آن روز زیرا روز خداوند نزدیک است و مثل هلاکتی از قادر مطلق میاید." ( یوئیل 1: 15 )
8-  عیسای مسیح:" و تو ای کفرناحوم که تا به فلک سرافراشته‏ایی به جهنم سرنگون خواهی شد." ( متی 11: 23 )
9-  پولس رسول:" بواسطتت یک آدم گناه داخل جهان گردید و به گناه موت؛ و به اینگونه موت بر همۀ مردم طاری گشت از آنجا که همه گناه کردند." ( رومیان 5: 12 )
ندیدن این خبر بد، اوج فلاکت آن، عقوبت قطعی و ناگوار آن، تنها از آنهایی بر میاید که شیطان پدر تمام دروغگوها آنها را در فریب جاودانی خود همانطور که نیاکان آنان را، در زیر درخت نیک و بد فریب داد؛ فریب داده و زندانی کرده است و آنها چشمان دلشان و گوشهای جانشان به دیدن و شنیدن این خبر بد بسته شده است؛ طوری که قادر نیستند مرگ را که ثمرۀ گناه آدم است و قریب به 450 بار در کتابمقدس وارد شده است را نبینند!

درک و وجود خبر خوش
به همان اندازه که خبر بد و وجود آن قبل از پیدایش در نزد خدا بود و او کاملا از نحوه و زمان وقوع آن خبر داشت، خبر خوش نیز قبل از پیدایش در نزد خدا وجود داشت و منتظر بود تا چون آب خنکی بر دلهای داغ و تشنۀ مشتاقان آن ریخته شود. و این مجددا خود از الوهیت عیسای مسیح سخن میگوید. زیرا اگر خدا، یهوه، خالق هستی، صاحب این خبر خوش است، عیسای مسیح آورندۀ این خبر خوش بر روی زمین بین انسانهایی که رو به مرگ و نابودی دائمی بودند. این خبر خوش ابتدا در بین آدمیان تنها به امیدی میمانست. امیدی که آنها مشتاق دریافت و زیستن در آن بودند. اگر خبر بد با خود مرگ و نابودی انسان را به همراه دارد؛ خبر خوش با خود " نجات " و رهایی و رستگاری را به همراه دارد. این " خبر خوش " یا " انجیل " مانند خبر بد بارها توسط انسانهایی متعدد و در مناسبتهای گوناگون خود را نشان داده است. و ما میبینیم که چگونه مردم مشتاق دریافت و تصاحب آن بودند.
1-  این خبر خوش ابتدا به خود شیطان داده شد!" او سر ترا خواهد کوبید و تو پاشنۀ وی را خواهی زد." ( پیدایش 3: 15 )
2-  به گونۀ کبوتری برای نوح و ساکنین کشتی نشان داده شد. کبوتر همان شاخۀ زیتونی را به منقار داشت که روز مردم روستای بیت فاجی خبر ورود عیسای مسیح به اورشلیم را شنیدند.( پیدایش 8: 11 )
3-  یعقوب آن را در آخرین نفسهای خود طلب کرد:" ای یهوه منتظر نجات تو میباشم." ( پیدایش 49: 18 )
4-  موسی باعث و بانی آن را تشخیص داد و آن را در سرود خود پرستش نمود.( خروج 15: 2 )
5-  داود آن را در سرود خود سرائید:" خداوند زنده است و صخرۀ من متبارک و خدای صخرۀ نجات من متعال باد." ( دوم سموئیل 22: 47 )
6-  ایوب آن را حتی در مرگ خودش دید و انتظار کشید:" اگر چه مرا بِکُشد برای او انتظار خواهم کشید؛ این نیز برای من نجات خواهد شد." ( ایوب 13: 15 )
7-  اشعیا مشتاقانه پخش شدن این خبر را انتظار کشید:" چه زیباست بر کوهها پاهای مبشر که سلامتی را ندا میکند و به خیرات بشارت میدهد و نجات را ندا میکند." ( اشعیا 52: 7 )
8-  شمعون پیر حتی تا سنین پیری منتظر شنیدن و دیدن آن بود:" زیرا که چشمانم نجات ترا دیده است." ( لوقا 2: 30 )
9-  وعدۀ شنیدن آن توسط تمامی مردم عالم داده شده است:" و تمامی بشر نجات خدا را خواهند دید." ( لوقا 3: 6) 
10-و نهایتا عیسای خداوند بانی، آورنده، مالک خبر خوش آن را به هر منزلی و هر دلی وارد ساخت:" امروز نجات در این خانه پیدا شد. زیرا که پسر انسان آمده است تا گمشده را بجوید و نجات بخشد." ( لوقا 19: 9 )

سوء تفاهم در بین مسیحیان
من نمیدانم چند نفر از ما وقتی اعتراف به ایمان کردیم دقیقا به پیام انجیل دقت کردیم؟ دقیقا خواندیم و شنیدیم و درک کردیم که پیام انجیل عیسای مسیح چه میگوید. در بالا دیدیم این پیام انجیل یا خبر خوش، به همراه یک خبر بد به گوش ما رسید. اما ما خدا را شکر کردیم که خبر خوش بود و ما آن را دریافت کردیم و دل و جان خود را به آن سپردیم. وقتی در بارۀ عیسای مسیح خواندیم آیا از فرشتۀ مرگ میدانستیم و اینکه دیر یا زود از خانۀ ما خواهد گذشت؟ و ما خون برۀ بی عیب و بیگناه را بر سر در حیات خود کشیدیم و فرشتۀ مرگ از ما عبور کرد و گذشت و ما زنده ماندیم. شدت خشونت ادیانی چون اسلام و یهودیانی که هنوز قلب خود را به مسیح نداده‏اند، و قربانی کردن همه چیز و هر چیز برای تثبیت قدرت و حکومت خود بر مردم از جانب این رهبران و این سردمداران و در بند و زنجیر کشیدن مردم با عقاید و باورهای خود، در باور مردم دیدگاهی تماما منفی از خدا و پرستش او باقی گذاشته است. البته سقوط و زیستن در گناهان رهبران و مسیحیان تولد تازه نیافته نیز فراموش نشود؛ وقتی مردم با چنین گذشته و دانستن از چنین اخبار و تجاربی وارد مسیحیت میشوند و قلب خودشان را به مسیح میدهند؛ بزودی عمق انجیل را فراموش میکنند. بزودی فراموش میکنند که تمام ما متعلقان به مرگ بودیم. همۀ ما شامل غضب خدا بودیم و داوری و محکومیت الهی بر ما قطعی بود، اما خدا را شکر بخاطر مسیح عیسی و خون ارزشمند و کفارۀ گرانبهای او که ما را از این محکومیت و این غضب رهایی داد؛ امروز زنده مانده‏ایم و در جلال او شریک خواهیم بود. این عزیزان به مرور زمان بدلیل تجارب تلخ خود از خدایان پیشین خود، شدت خشونت و بیرحمی این خدا، زخمها و شکستها و سرکوبهای این خدا، گمان میکنند مسیحیت و پیام انجیل پیام محبت و خوشی و صلح و سلامتی است. و هست؛ فراموش نکنید و تنها در مسیحیت این پیام را خواهید یافت. اما دوستان عزیز مرگ مسیح و کفارۀ او برای گناهان ما و نجات ما از مرگ ابدی و دادن حیات جاودان به ما، خبر بد را از بین نبرد. خبر بد هنوز هست. هنوز مرگ بر تمام آنانی که به مسیح ایمان نیاورده و روی خود را از او برمیگردانند وارد خواهد شد. خبر بد و فلاکت و دهشت آن با مرگ مسیح تمام نشد و پایان نپذیرفت؛ بلکه برای انسان خون برۀ قربانی را مهیا ساخت تا انسان گناهکار برای رهایی از سایه و ترس و حکومت مرگ به این خون ایمان آورده و از آن خبر بد رهایی یابد. این خون دیروز بواسطۀ رویا و امید و انتظار آمدن مسیحای موعود در جان ایمانداران، انان را از دهشت این خبر بد رهایی داد؛ و امروز با پذیرفتن و قبول آن خون که دوهزار سال پیش بر روی زمین آمد و بر تپه‏ایی در جلجتا بر روی صلیبی حقیر و چوبی ریخته شد. خبر بد هست، هنوز به همان قوت خود، خبر خوش نیز هست هنوز به همان قوت خود. ایماندار به مسیح باید از عمق و عظمت این دو خبر آگاه باشد. و هرگز به خود اجازه ندهد که در راه بشارت این اخبار را، آنها را کم رنگ یا بی رنگ و یا غلو کند. پیام سادۀ انجیل عیسای مسیح باید همواره همانی که هست بشارت داده شود. زیرا تنها در این زمان است که ارزش و بهای خون گرانقیمت مسیح خداوند و کار عظیم فیض خدای پدر را برای انسان گناهکار بیشتر و بیشتر درک کرده و آن را جلال و عظمت میدهیم. این پیام ساده به خودی خود تمامی متن و مضمون خود را به همراه دارد: " کلام نزد تو و در دهانت و در قلب تو است یعنی این کلام ایمان که به آن وعظ میکنیم. زیرا اگر به زبان خود عیسی خداوند را اعتراف کنی و در دل خود ایمان آوری که خدا او را از مردگان برخیزانید نجات خواهی یافت. چونکه به دل ایمان آورده میشود برای عدالت و به زبان اعتراف میشود به جهت نجات." ( رومیان 10: 8-10 ) در این پیام سادۀ انجیل توسط پولس تمامی طیف و رنگهای آن را میبینید. پولس هرگز قصد نکرده است که از هیچ بخشی از این خبر خوش کوتاهی کرده و آن را بیان ننماید و یا از آن به سادگی بگذرد. او در این پیام:
1- خداوندی عیسی را بشارت داده است.
2- مرگ عیسی را بشارت داده است.
3- اسارت انسان را بشارت داده است.
4-  رهایی انسان را بشارت داده است.

این یعنی انجیل عیسای مسیح. این یعنی خبر خوش. و این انجیل و این خبر خوش و بشارت آن نه تنها شرم ندارد بلکه به قول پولس رسول قوت خداست برای هر کس که به آن ایمان آورد. این پیام دیروز به همین گونه و به همین ترتیب و نظم به دنیا بشارت داده شده است و امروز نیز باید به همین ترتیب و نظم به دنیا بشارت داده شود. اگر هنوز خبر بد که مرگ ازلیست وجود دارد، خبر خوش نیز هنوز وجود دارد. اگر هنوز خبر بد با تمام کراهت و زشتی و ویرانگری آن جانهای مخلوقات خدای زنده را تهدید کرده و در راه فریب دادن و سقوط آنها به چاه‏های ازلی آتش جاودانه است؛ خبر خوش نیز تا به امروز و هنوز آورندۀ پیام رهایی و نجات در آغوش پدری مهربان و شراکت در جلال مسیح است. اگر شیطان در تلاش این است که خبر بد خود را به شیوه‏های فریبننده‏ایی به گوش انسان برساند، ما باید از اصالت و نجابت و صداقت این خبر خوش ذره‏ایی کم نکنیم. زیرا همین خبر خوش به همین سادگی و به همین شیوۀ خود اساس شیطان و حکومت آن را ویران ساخته و میسازد و خواهد ساخت.
پس ایماندار عزیز! در بشارت این خبر خوش جدی باش و آنچه که در عمق آن نهفته را درک کن و آن را همانطور که مسیح خداوند بشارت داد و همانطور که رسولان آن را بشارت دادند و همانطور که کلیسا در طول قرون متمادی بشارت داده است، بشارت بده:
1- ما گناهکاریم و محکوم به مرگ هستیم.
2- عیسای مسیح که خدای متجسم بود برای گناهان ما و رهایی ما از این مرگ بر بالای صلیب مرد.
3- با ایمان قلبی به او امروز وارد بهشت شده و صاحب حیات جاودان میگردیم.     

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر