در زندگي چيزهاي اندکي هستند که به اندازه شناخت شخصي و صميمي فردي مهم، ما را ارضا کنند.
در اين دنيا آنچه که بيشتر از هر چيز ديگر در انسان رضايت ميآفريند، شناخت خدا به شکل صميمي
و شخصي است؛ خدايي که خالق کائنات ميباشد. ولي منظور از داشتن رابطه صميمي با او چيست و
اين امر چگونه ميتواند به عنوان زمينه زندگي پرورش يابد؟ چه بايد کرد تا با خداي زنده و خداوند
اين کائنات در رابطهاي شخصي و صميمي و پويا بود
در اين دنيا آنچه که بيشتر از هر چيز ديگر در انسان رضايت ميآفريند، شناخت خدا به شکل صميمي
و شخصي است؛ خدايي که خالق کائنات ميباشد. ولي منظور از داشتن رابطه صميمي با او چيست و
اين امر چگونه ميتواند به عنوان زمينه زندگي پرورش يابد؟ چه بايد کرد تا با خداي زنده و خداوند
اين کائنات در رابطهاي شخصي و صميمي و پويا بود
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر