ما زاده شده ایم تا حکومت کنیمپدر می خواست که شیطان توسط انسانی به شباهت خویش، مغلوب شود. عیسی که خونش را برای نجات تمام بشر ریخت، خود را از تمام حقوق خدا بودن خالی کرد و محدودیتهای انسانی را به جان خرید. شیطان توسط انسان شکست خورد ـ پسر انسان ـ کسی که در الوهیت خود خدا بود. حالا ما با پذیرفتن نجات توسط کار مسیح روی صلیب، در آن پیروزی سهیم هستیم. عیسی شیطان را با زندگی خالی از گناهش مغلوب ساخت؛ او با مرگش و ریختن خونش و شفاعتش برای ما بر شیطان پیروز شد. علاوه براین او با قیام پیروزمندانه اش و با داشتن کلیدهای هاویه و مرگ بر شیطان غلبه یافت.
عیسی در نجات انسان، تمام چیزی را که انسان از دست داده بود را پس گرفت. در تخت ظفر خود او اعلام می نماید که : " تمام قدرت در آسمان و زمین به من داده شده است. پس بروید.." یا بعبارت دیگر من همه را پس گرفتم، پس بروید انسانها را نجات دهید. در این پیغام عیسی به وعده ای که قبلاً به شاگردان گفته بود عمل کرد: " من به شما کلیدهای ملکوت را خواهم داد. " نقشۀ اصلی هیچوقت نیمه تمام نماند، بلکه در قیام و صعود، یکبار برای همیشه همه آنها آنرا درک کردند. سپس ما بعنوان انسانهایی که همشکل خدا آفریده شدیم تا حکومت کنیم، دوباره به جایگاه اصلیمان برگشتیم. و همینطوری که یاد می گیریم تا پیروزی بدست آمده در جلجتا را در زندگیمان اجرا کنیم: « خدای سلامتی بزودی، سر شیطان را زیر پاهای ما لگد مال می سازد. »
ما زاده شده ایم تا حکومت کنیم: بر خلقت، بر تاریکی و اینکه جهنم را غارت کنیم؛ و هر کجا که می رویم با بشارت انجیل و ملکوت، حکومت عیسی را بنا نمائیم. ملکوت یعنی پادشاهی بر یک ملک. هدف اولیۀ خدا این بود که بشر بر خلقت حکمرانی نماید. حالا گناه وارد این دنیا شده و خلقت با قدرت تاریکی: بیماری، مرض، روحهای پریشانی، فقر، بلاهای طبیعی، اثرات شیطانی و غیره آلوده شده است. حکومت ما بر خلقت هنوز سرجایش است؛ امّا الآن بیشتر متمرکز آشکارکردن و خنثی کردن کارهای شیطان است. از ما خواسته شده تا آنچه که دریافت کرده ایم را بدهیم تا به آن انتها برسیم. اگر با رویارویی با خدای قادر، قدرت بدست می آوریم؛ آنگاه مجهز می شویم تا آنرا به دیگری بدیهم. استیلای خدا بر امور غیرممکن گاهی از طریق افرادی است که از بالا قدرت یافته تا آنرا در شرایط مقتضی آزاد نمایند.
کلید داود
انجیل نجات بایستی تمام وجود انسان را لمس کند: روح، جان و بدن. آقای جان ج لیک به آن « نجات تثلیثی » می گوید. مطالعۀ ریشه های لغوی کلمۀ شریر، بر قصد گستردۀ خدا از رسانیدن نجات تأکید می کند. در متی 6 : 13 آمده است : « ما را از شریر رهایی ده ». کلمۀ شریردر اینجا نمایانگر تمام لعنت گناه روی بشر است. لغت یونانی شریر، poneros است که از کلمۀ ponos گرفته شده است که به معنی درد است. این کلمه از ریشۀ کلمۀ penes است که به معنی فقیر است. حالا اینطور نگاه کنید: شرارت ـ گناه، درد ـ بیماری و فقرـ فلاکت. عیسی از طریق کار کفاره اش روی صلیب، قدرت گناه، بیماری و فلاکت را نابود کرد. وقتی آدم و حوا بر زمین سلطنت می کردند، آنها فاقد مرض، فلاکت و گناه بودند. حالا که ما به جایگاه اوّل (هدف اوّل خدا) برگردانیده شدیم، آیا باید منتظر کمتر از این باشیم؟ علاوه بر این در کتاب مقدّس از این به عهد بهتر یاد شده.
به ما کلیدهای ملکوت داده شده است که به نوعی قدرت پایمال کردن قدرتهای جهنمی است. یک کاربرد منحصر به فردی از این اصل در عبارت کلید داود است که در کتابهای اشعیا و مکاشفه آمده است. واژه نامۀ کتاب مقدّس آنگرز اینطور بیان می کند: " قدرت کلیدها تنها در نظارت تالار خزانه سلطنتی نیست، بلکه در تصمیم گیری برای اینکه چه کسی می تواند و چه کسی نمی تواند به خدمت پادشاه برسد، نیز می باشد." این همۀ آن چیزی است که پدر توسط مسیح در ما دارد. تمامی خزانه و منابع در تالارهای سلطنتی پدر در اختیار ماست تا مأموریت او را به انجام برسانیم. ولی قسمت مهم این تصویر، در کنترل اینکه چه کسی وارد حضور پادشاه شود، قرار دارد. آیا این همان چیزی نیست که ما با انجیل انجام می دهیم؟ وقتی ما ساکت هستیم، ما تصمیم گرفته ایم که آنهایی که به پیغام انجیل گوش می دهند را از حیات جاودان دور نگه داریم. در واقع این هشداری است. برای او خرید این کلید قیمت گزافی بود و برای ما هم که از آن استفاده خواهیم کرد بهای سنگینی خواهد بود. و البته بهای سنگین تری خواهد بود اگر آنرا درخاک دفن کنیم و از آن استفاده نکنیم تا زیاد شود تا برای روز آمدن پادشاه. این بهاء در کل ابدیّت احساس خواهد شد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر