۱۳۹۴ اردیبهشت ۱۵, سه‌شنبه

آیا خدا امروز نیز شفا می دهد ؟



۳- شفا در روزگار ما
بعضى معتقدند كه خدا بر آن شد تا شفاى معجزه آسا را محدود به عصر كليساى اوليه بسازد. اما خدا هنوز نيز مردم را شفا مى بخشد. در واقع، آنقدر ماجراهاى حيرت انگيز از شفاى الاهى هست كه دشوار بتوان بعضى را به عنوان نمونه ذكر كرد.
يكى بار به خانمى حدود شصت ساله بر خوردم به نام جين اسميت. شانزده سال و نيم پيش از آن، او دچار عفونتى شد كه شبكيه چشمش را به شكلى علاج ناپذير از ميان برد و او بينايى خود را از دست داد. او نه تنها متكى به هدايت يك سگ بود، بلكه درد شديدى را نيز در ناحيه چشم خود متحمل مى شد. او در كليساى محلى خود دو ويلز در دوره آلفا شركت كرد. در برنامه آخر هفته كه حالت اردو داشت، او قدرت روح القدس را به شكلى بى سابقه تجربه كرد. با نهايت حيرت، دردى كه سالها از آن رنج مى برد قطع شد. آن روز عصر به كليسا رفت تا از خدا سپاسگذارى كند. خادم كليسايش او را به نشانه شفايى كه رخ داده بود، طبق رسم كتاب مقدس، به روغن تدهين كرد. آن خانم وقتى روغن را پاك مى كرد، نگاهى به بالا انداخت و متوجه شد كه مى تواند ميز عشاء ربانى را ببيند. آن شب به خانه رفت و بعد از شانزده سال و نيم شوهرش را ديد. نمى توانست باور كند موهاى او اينچنين خاكسترى شده است.
رانى يرو كانتالامسا خاطر نشان مى سازد كه مسيحيان " دو راه براى مواجهه با مشكلات دارند، خصوصا با مشكل بيمارى: راه طبيعت و راه فيض."
" طبيعت"، در اين مفهوم، شامل علوم و فن آورى و تمام امكانات ما مى باشد: به طور خلاصه، تمام آنچه از خدا در خلقت دريافت كرده ايم و هر آنچه از آن به واسطه عقل خود شكل داده ايم. " فيض" بيانگر ايمان و دعاهايى است كه به واسطه عقل خود شكل داده ايم. " فيض" بيانگر ايمان و دعاهايى است كه به واسطه آنها، و طبق اراده خدا، گاه شفاهايى دريافت مى كنيم كه در فراسوى أفق امكانات بشرى قرار دارد.
يك مسيحى نمى تواند در مقابل بيمارى و كسالت، تنها به امكانات " طبيعت " متوسل شود. يعنى به احداث بيمارستان ها يا همكارى با ساختارهاى دولتى به منظور تأمين مراقبت و رفاه. مسيحيان قدرت بسيار خاص و مخصوص به خودشان را دارند، قدرتى كه مسيح به ايشان ارزانى داشته است: " آنان را اقتدار بخشيد تا... هر درد و بيمارى را شفا دهند" ( متى ١٠: ١). غفلت از توسل به اين قدرت گناه است؛ قصور در دادن اميد به كسانى است كه علم برايشان هيچ اميدى ندارد.
البته هر كسى كه برايش دعا مى كنيم الزاما شفا نمى يابد، و هيچ انسانى نمى تواند در نهايت از مرگ اجتناب كند. بدن هاى ما رو به تباهى مى رود. گاه حتى درست است كه شخص را براى مرگ آماده سازيم تا اينكه براى شفايش دعا كنيم. شكى نيست كه محبت و توجهى كه به محتضرينى نشان داده مى شود كه بيمارى مهلكى دارند( براى مثال از سوى نهادهاى دولتى مربوط به اين امر)، به كرامت انسان مى افزايد. توجه به بيماران يكى از پيامدهاى عملى مأموريت عيسى است. در اين امر لازم است به هدايت روح القدس حساس باشيم.
اما كماكان بايد به روى دعا براى شفاى مردمان گشوده باشيم. هر چه براى افراد بيشترى دعا كنيم، عده بيشترى شفا خواهند يافت. آنانى كه شفا نمى يابند معمولا از بركتى ناشى از دعا سخن مى گويند- به اين شرط كه برايشان با محبت و حساسيت دعا كرده باشيم. به ياد دارم در دانشگاه الهيات براى مردى دعا مى كرديم كه پشت درد داشت. فكر نمى كنم او شفا يافت، اما بعدها به من گفت : " اين اولين بارى است كه از زمانى كه در دانشگاهالهيات بوده ام احساس كردم كه كسى به من توجه دارد."
به بعضى عطاهاى خاص شفا بخشيده شده است ( اول قرنتيان ١٢ : ٩ ). امروزه در سراسر دنيا، نمونه هايى از كسانى را مى يابيم كه عطايى خارق العاده براى شفا دارند. منظور اين نيست كه كار را بايد تماما به آنان سپرد. مأموريت شفا براى همه ما است. درست همان طور كه همه ما عطاى بشارت را نداريم، اما همه ما خوانده شده ايم تا خبر خرش انجيل را با ديگران در ميان بگذاريم، به همان ترتيب همه ما عطاى شفا نداريم، اما همه ما خوانده شده ايم تا براى بيماران دعا كنيم.
در عمل، چگونه بايد براى بيماران دعا كنيم؟ بسيار مهم است به ياد داشته باشيم كه خدا است كه شفا مى بخشد، نه ما. هيچ تكنيكى وجود ندارد. بايد با محبت و سادگى دعا كنيم. آنچه عيسى را انگيزش مى داد، شفقت او نسبت به انسان ها بود( مرقس ١: ٤١ ؛ متى ٩ : ٣٦).
اگر انسان ها را دوست بداريم، همواره با ايشان با احترام و كرامت رفتار خواهيم كرد. اگر ايمان داشته باشيم كه شفا را عيسى مى دهد، با سادگى دعا خواهيم كرد، زيرا آنچه شفا مى بخشد، دعاى ما نيست، بلكه قدرت خدا است.
فیض و برکت خداوند ما عیسی مسیح با شما عزیزان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر