بارها از خود پرسیده ام چرا؟ چرا عاشق خداوندم مسیح هستم ؟ چرا هر لحظه به یادش شادم شوم؟
وقتی جملاتش را میخوانم، می فهمم که چرا دوستش دارم.
گزیده ای از سخنان خداوندم مسیح:
گمان مبرید که آمده ام تا
تورات موسی و نوشته های سایر انبیاء را منسوخ کنم ؛
من آمده ام آنها را تکمیل نمایم و به انجام رسانم.
هر که احکام خدا را اطاعت نماید
و دیگران را نیز تشویق به اطاعت کند ،
در ملکوت آسمان بزرگ خواهد بود.
او (خدا) آفتاب خود را بر همه می تاباند ؛
چه بر خوبان ، چه بر بدان ،
باران خود را نیز بر نیکوکاران و ظالمان می باراند.
از کسی ایراد نگیرید تا از شما نیز ایراد نگیرند.
زیرا هر طور که با دیگران رفتار کنید ،
همانگونه با شما رفتار خواهند کرد.
چرا پر کاه را در چشم برادرت می بینی ،
اما تیر چوب را در چشم خودت نمی بینی؟
چگونه جرأت می کنی بگویی :
اجازه بده پر کاه را از چشمت در آورم ،
در حالی که خودت چوبی در چشم داری؟
بخواهید تا به شما داده شود ، بجویید تا بیابید ،
در بزنید تا به روی شما باز شود ،
زیرا هر که
چیزی بخواهد ، به دست خواهد آورد ،
و هر که بجوید ، خواهد یافت .
کافی است در بزنید که در به رویتان باز می شود.
آنچه می خواهید دیگران برای شما بکنند ،
شما همان را برای آنها بکنید.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر