۱۳۹۳ دی ۱۶, سه‌شنبه

صدای وزیدن باد








نشان روح القدس!
به روز پنطیکاست رسیدیم! روزی که در بین اغلب فرقه‏های مسیح این روز را جشن گرفته و به گونۀ خاصی مراسم یکشنبۀ خود را اجرا میکنند. و من از خودم میپرسم: آیا مسیحیت پروتستان قدم به قدم به ایجاد شریعت در بین ایمانداران خویش پیش میرود؟ تاکید بر یک ده هدایا میکنند. تعمید را به شیوۀ خاصی انجام میدهند. بنا به روزهای خاصی مراسم خاصی دارند. مراسم کلیسایی خود را به شیوۀ خاصی تکرار میکنند. و قواعد خاصی را دنبال میکنند و خارج از آن هر صدایی را از خود دور میسازند. من از شما دعوت میکنم با روز پنطیکاست اینگونه برخورد نکنیم! بگذاریم آنچه بر طبق اسناد کتابمقدس و شهادت شاهدین فراوان برای ما باقی مانده است همانطور باقی بماند.
اگر به فصل سوم به بعد از نامۀ اعمال رسولان دقت کنید یا به نوشته‏های رسولان عیسای خداوند؛ آنها هرگز به روز پنطیکاست اشاره نمیکنند، اما هر آنچه که میخوانید و می‏بینید: سفرهای طولانی آنها؛ خدمت مستمر و پیگیر آنها؛ نظم آنها؛ محبت و اتحاد ویکدلی آنها؛ تحمل زندانها و شکنجه ها و آزار و توهین ها؛ پیشبردن پیام انجیل  در تمامی امپراطوری بت پرست و خونریز روم، تماما گواه فقط یک چیز است و بس: آنها از روح القدس پر بودند. و آنها این پری را نه به حرف و شعار و در شیپور گذاشتن و جار زدن اعلام کردند بلکه با آن زیستند، در آن قدرت گرفتند، با آن امیدوار شدند و در پشتیبانی او با استواری و استقامت حتی راه مرگ را نیز طی کردند؛ چون استاد خودشان. این یعنی روح القدس و عمل او. این یعنی روح القدس و تحول جانها. امید من این است که من و شما بیشتر بجای تمرکز بر روز پنطیکاست به آنچه روح القدس به آن برای ما مامور گشت و انجام داد دقت نماییم و تمامی فکر و جان و دلمان را بر آن قرار دهیم و با آن روزانه زندگی کنیم و روزانه از او پر شویم، و هر روز از حضور او شادمان گردیم و آن روز را روز او بدانیم نه فقط سالی یکبار. زیرا تنها در زمان رفاقت و قدم زدن و زیستن در روح است که تغییر و تحول روی میدهد؛ در نوشیدن از او؛  نه حرف زدن از او و دانستن اینکه او هست و آمده است!
در نامۀ اعمال رسولان باب دوم آیۀ دو در واقعۀ روز پنطیکاست مطلبی را میخوانیم که تاحدودی به ما کمک میکند تا تصویر واضحی از روز نزول روح‏القدسبگیریم. لوقا مینویسد:" که ناگاه آوازی چون صدای وزیدن باد شدید از آسمان آمد." ( اعمال 2: 2 ) سپس میخوانیم که شاگردان از روح پر شدند و پطرس آن موعظۀ عظیم و شگفت‏انگیز خویش را انجام داد. شبیه به همین واقعه را در سفر اعداد داریم. آنجایی که خداوند در میان ابر بر موسی نازل میشود و از روحی که در موسی بود گرفته و بر هفتاد نفر میگذارد و چون روح بر آنها قرار میگیرد آنها آغاز به نبوت کردن میکنند.( اعداد 11: 24-25 ) یوحنای رسول در انجیل خود به واقعه ایی اشاره میکند که بسیار زیباست. او میگوید که روز بزرگ عید بود و عیسی میایستد و ندا میکند که:" هر که تشنه باشد نزد من آید و بنوشد. کسی که به من ایمان آورد چنانکه کتاب میگوید از بطن او نهرهای آب زنده جاری خواهد شد." سپس یوحنا برای روشن شدن درک ما از این استعاره ادامه میدهد:" اما این را گفت در بارۀ روح که هر که به او ایمان آورد او را خواهد یافت زیرا که روح القدس هنوز عطا نشده بود چونکه عیسی تا بحال جلال نیافته بود." ( یوحنا 7: 37-39 ) کمی قبل از این ماجرا عیسای خداوند را داریم که در شهر سوخار بر سر چاه یعقوب با آن زن سامری گفتگو میکند. او به زن میفرماید:" لیکن کسی که از آبی که من به او میدهم بنوشد ابدا تشنه نخواهد شد بلکه آن آبی که به او میدهم در او چشمۀ آبی گردد تا حیات جاودان میجوشد." ( یوحنا 4: 14 ) سوال اینجاست دوست عزیز ایماندار! آیا این آب را از دست مسیح گرفته‏ایم یا نه؟ بعضی هاگرفته‏اند اما هنوز آن را نخورده اند بلکه هنوز آن را نگاه داشته اند و این دست و آن دست میکنند! بعد به شما میگویند نمیدانند چرا در فشار زندگی و بیماریها نمیتوانند طاقت بیاورند و زیر بار اضطراب و دلشوره گی هستند، برای اینکه آب را هنوز نخورده اند. این آب همانطور که در آیۀ بالاتر دیدیم همان روح القدس است. این آب به ما داده شده است. ما نه تنها تا الان باید این آب را خورده باشیم بلکه تا الان میبایست در درون ما نهرهای آب زنده جاری شده باشد، اما نشده است. وقتی در روز پنطیکاست روح القدس نازل شد، شاگردان از پری او با شجاعت نام مسیح را بشارت دادند. وقتی روح القدس بر آن هفتاد نفر ریخته شد، آنها مانند موسی نبوت کردند. وقتی روح القدس بربصلیئل بن حور ریخته شد، او پر از هنر و حکمت شد. وقتی روح القدس بر من و شما ریخته میشود باید ثمره و نشانی از آن دیده شود. باد شدید وزیده شده است، و با وزش باد شاخه ها تکان میخورند، پس چرا ما مثل یک تکه سنگ هستیم و هنوز تکان نخورده ایم؟ من قصد ندارم آب به آسیاب آنهایی بریزم که گلوی خود را از حرارت بیهوده باد میاندازند و از پری روح و هدایای او، و فقط هدایای او، سخن میگویند و شما را چپ چپ نگاه میکنند اگر شما هدیه ای نداشته باشید و البته ناگفته نماند هدیۀ اعظم و در اولویت آنها گفتگوی زبانها و شفا است و میوۀ دیگر روح القدس را نمیبینیم!
هدف من این است که بگویم کتاب مقدس و شاگردان مسیح پس از روز پنطیکاست علنا به ما نشان دادند که پس از جلال یافتن مسیح و صعود او به آسمان و فرستادن روح القدس عزیز به ایمانداران خود، آنها در این همنشینی در روح روز به روز تغییر کردند و تبدیل شدند و روز به روز به شگفتی ها و اعجاز ایمان خود در مسیح افزودند و جانها را هر روز بیشتر و بیشتر برای مسیح صید کردند.
اگر من آب را از دست مسیح گرفته ام، که گرفته ام، چون ادعا میکنم مسیحی هستم، پس روح القدس را دریافت کرده ام. اما گویی روح القدس را دریافت کرده ام، اما آن را ننوشیده ام. هنوز آن را هضم نکرده ام. هنوز آن را در تمام سلولهای وجودمحس نکرده ام. از اینرو تا به امروز هیچ نشانی در زندگی بیرونی و درونی من از روح القدس و آثار او نیست. اگر هم هست، ضعیف و کوتاه مدت و یک در میان است! کار روح، تبدیل است. با سکونت و نوشیدن روح، شما عوض میشوید. این صدرصد است. صدرصد. زیرا او خداست. و خدا در بدن آلوده ساکن نخواهد شد. او خانۀ قدیمی را خراب میکند. بنیان آن را بر صخره بنا میکند. دیوارهای آنها را سترگ و سقف آن را نفوذناپذیر میسازد. او پنجره های این خانه را به روی شمال و جنوب و مشرق و مغرب باز میگذارد. تا به هر جهت که نگاه کنید، عظمت خدای خود را سپاس بگویید.
با نشستن و سکونت روح در ما، ما باید تغییر کنیم و باید نشانه هایی از این سکونت روح در ما خود را بروز دهد. آشکار و علنی. طوری که همه آن را شاهد باشند. وقتی روح القدس بر شاگردان نشست همه آثار او را بر شاگردان دیدند. وقتی روح القدس بر ما ساکن گردد تمام هستی ما در اهتزاز در خواهد آمد و مدام از بطن ما، تحول و انقلاب جوشان میگردد و این تا به زمان مرگ ما ادامه دارد؛ تا زمانی که جسم آدم را با خود داریم و هنوز جسم آسمانی خود را نپوشیده‏ایم.
        شما باید نشانی از روح القدس در من ببینید  تا بگویید من آن را دارم. و این نشانه ها مسلما فقط و فقط گفتگوی زبانها نیست( به نظر من این راه را خیلی ها استفاده میکنند تا راه رسیدن به شخصیت واقعی یک مسیحی را میان بر بزنند! هر آنچه که به چشم میاید باورش آسان تر از آن عملی است که در بطن شما شکل میگیرد و کسی جز خود شما و خدای شما شاهد شکسته شده و خرد شدن و تبدیل شما نیست و به چشم نمیاید) بلکه نشانه های نوشیدن آب زنده و زیستن در آن میتواند این باشد که:" نزاع و فغان نخواهد کرد و کسی آواز او را در کوچه ها نخواهد شنید. نی خرد شده را نخواهد شکست و فتیلۀ نیم سوخته را خاموش نخواهد کرد تا آنکه انصاف را به نصرت در آورد و به نام او امتها امید خواهند داشت." ( متی 12: 19-21 ) یا میتواند این باشد که:" خوشابحال مسکینان در روح زیرا ملکوت آسمان از آن ایشان است." ( متی 5: 3 ) یا میتواند این باشد که:" پس بیرون رفته زار زار بگریست." ( متی 26: 75) یا میتواند این باشد که:" و ایشان از حضور اهل شوری شاد خاطر رفتند از آن رو که شایستۀ آن شمرده شدند که به جهت اسم او رسوایی کِشند." ( اعمال 5: 42 ) یا میتواند این باشد:" پس زانو زده به آواز بلند ندا در داد که خداوندا این گناه را بر اینها مگیر."( اعمال 7: 60 ) یا میتواند این باشد :" شریعت روح حیات در مسیح عیسی مرا از شریعت گناه و موت آزاد گردانید." ( رومیان 8: 2 ) و وقتی این روح زنده را نوشیدیم و آن در درون ما به نهری زنده مبدل گشت و ما آنانی شدیم که روح القدس به تبدیل ما به آنها تماما قادر و توانا گشت، همۀ ما میتوانیم آماده نهایی برای عملکرد زنده و گویای روح عزیز در خودمان در این پیروزمندی بزرگ شویم که:" بدنهای خود را قربانی زندۀ مقدس پسندیدۀ خدا بگذرانیم که عبادت معقول ما همین است." ( رومیان 12: 1 ) تازه در آن زمان است که باغ جان ما از میوۀ آسمانی و دلپذیر و لذت بخش روح القدس عزیز بارور گشته و محصول میاورد. محصولی چون: فروتنی، خویشتن داری، محبت، گذشت، وفاداری، خدمت، از خودگذشتگی، و غیره...این همان واقعه‏اییست که خدا در آن روز پنطیکاست با نزول روح عزیز خود برای ما در نظر داشت. این همان هدفیست که عیسای خداوند بخاطر آن ذلیل و خوار شد؛ مصلوب شد و دفن شد؛ تا ما را چنین در آورد،یعنی به شکل خود. این همان انگیزه ایست که عیسی این پشتیبان و حامی عزیز را به ما داد تا با ما برای ابد ساکن شود. او را جدای مسیح نبین. او را جدای خدا نبین. او خود خداست و خود مسیح است. بیاد بیاور آن سخن شیرین و دلپذیر خداوند را:" و در آن روز شما خواهید دانست که من در پدر هستم و شما در من و من در شما." ( یوحنا 14: 20) این همان روز پنطیکاست است و این روز هر روز است. امروز است. فرداست. و تا به ابد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر