در اینجا چند دلیل برای اینکه چرا خدا به جای یک انجیل، چهار انجیل داده مطرح شده است:
1) برای اینکه تصویر کاملتری از مسیح ارائه دهد. در حالیکه تمام کتاب مقدس الهام خداست (دوم تیموتائوس 16:3)، اما خدا از نویسندگان بشری با پیش زمینه ها و شخصیتهای متفاوت استفاده کرده تا مقاصدش را از طریق نوشته هایشان محقق کند. هر یک از نویسندگان اناجیل در پسِ انجیل خود هدف متمایزی را داشته اند و در اجرای مقاصد خود، هریک بر جنبه های متفاوتی از شخصیت و خدمت عیسی مسیح تاکید کردند.
متی برای مخاطب عبرانی می نوشت، و یکی از مقاصدش این بود که از نسب نامه ی عیسی و تحقق نبوتهای عهد عتیق نشان دهد که او همان مسیحایی بود که از قدیم انتظارش کشیده می شد، و از اینرو می بایست به او ایمان داشت. تاکید متی این است که عیسی، "پادشاه موعود"، و "پسر داود" است که تا ابد بر تخت سلطنت اسراییل خواهد نشست.
مرقس، پسرعموی برنابا (کولسیان 10:4)، شاهد عینی رویدادهای زندگی عیسی و همچنین دوست پطرس رسول بود. مرقس برای مخاطبان غیر یهودی نوشت چرا که چیزهایی را که برای خوانندگان یهودی مهم بوده (نسب نامه ها، مجادله عیسی با رهبران یهودی زمان او، ارجاعات مکرر به عهد عتیق و ...) را در انجیل خود نیاورد. مرقس بر مسیح به عنوان خادم رنج دیده تاکید می کند، کسی که نيامد تا خدمتش کنند، بلکه آمد تا خدمت کند و جانش را چون بهاي رهايي به عوض بسياري بدهد (مرقس 45:10).
لوقا، "پزشک محبوب" (کولسیان 14:4)، مبشر، و همنشین پولس رسول، هم انجیل لوقا و هم اعمال رسولان را نوشت. لوقا تنها نویسنده غیر یهودی عهد جدید است. او مدتهاست که به عنوان یک تاریخ دان سخت کوش و ماهر توسط آنانیکه از نوشته هایش در مطالعات تاریخی و نسب نامه ای استفاده می کنند، پذیرفته شده است. به عنوان یک تاریخ نویس، او بیان می دارد که این تمایل اوست که امور زندگی مسیح را بر پایه گزارشات شاهدان عینی به ترتیب تالیف کند (لوقا 1:1-4). از آنجاییکه او به طور خاص خطاب به تئوفیلوس نوشته است، که ظاهراً از مقامات غیر یهودی بوده، انجیل او با ذهنیت یک مخاطب غیر یهودی نوشته شد، و گرایش او این است که نشان دهد که ایمان مسیحی بر مبنای رویدادهای قابل اعتماد و قابل تایید است. لوقا اغلب به مسیح به عنوان "پسر انسان" اشاره می کند و بر انسانیت او تاکید می کند، و جزئیات بسیاری را که در سایر اناجیل یافت نمی شود، به اشتراک می گذارد.
انجیل یوحنا، که توسط یوحنای رسول نوشته شده، متمایز از سه انجیل دیگر است و شامل محتوای الهیاتی بیشتری درباره شخص مسیح و مفهوم ایمان است. متی، مرقس و لوقا، به دلیل سبکهای مشابه شان و گزارش خلاصه ای از زندگی مسیح، به عنوان "اناجیل هم نظر" تلقی می شوند. انجیل یوحنا با تولد یا خدمت زمینی عیسی آغاز نمی شود بلکه پیش از آنکه او انسان شود، با فعالیت و شخصیت پسر خدا آغاز می شود (یوحنا 14:1). انجیل یوحنا بر الوهیت مسیح تاکید می کند، همانطور که در استفاده از عباراتی نظیر «کلام، خدا بود» (یوحنا 1:1)، «منجی جهان» (یوحنا 42:4)، «پسر خدا» (بارها بکار گرفته شده)، و «خداوند و ... خدا» (یوحنا 28:20) دیده می شود. عیسی در انجیل یوحنا الوهیتش را با عبارات متعدد «من هستم» تصدیق می کند؛ قابل ملاحظه ترین در میان این اظهارات مربوط به یوحنا 58:8 است که می گوید «پیش از آنکه ابراهیم باشد، من هستم» (مقایسه کنید با خروج 13:3-14). اما یوحنا بر حقیقت انسانیت عیسی نیز تاکید می کند و تمایل دارد که اشتباه بدعت مذهبی آن زمان یعنی ناستیکی را نشان دهد که بر انسانیت مسیح ایمان نداشتند. انجیل یوحنا هدف کلی نگارشش را مشخصاً بیان داشته است: «عيسي آيات بسيارِ ديگر در حضور شاگردان بهظهور رسانيد که در اين کتاب نوشته نشده است. امّا اينها نوشته شد تا ايمان آوريد که عيسي همان مسيح، پسر خداست، و تا با اين ايمان، در نام او حيات داشته باشيد.»
بنابراین، با در دست داشتن چهار گزارش متمایز اما به یک اندازه صحیح از مسیح، جنبه های مختلف شخصیتی و خدمتش آشکار می شود. این چهار گزارش مثل نخهایی با رنگهای مختلف است که در یک پرده نقش دار در کنار یکدیگر بافته شده است تا تصویر کاملتری از این شخص که در ورای توصیف است را شکل بدهد. و از آنجاییکه ما هرگز همه چیز را درباره عیسی مسیح نخواهیم فهمید (یوحنا 30:20)، از طریق چهار انجیل می توانیم به اندازه کافی بدانیم و درک کنیم که او کیست و برای ما چه کرده است تا اینکه از طریق ایمان به او حیات داشته باشیم.
2) تا ما را قادر سازد که به طور عینی صداقت گزارشاتشان را وارسی کنیم. کتاب مقدس، از اولین دوران، بیان می کند که دادرسی در یک دادگاه قانون تنها با شهادت یک شاهد عینی بر ضد یک شخص انجام نخواهد گرفت، مگر با شهادت حداقل دو یا سه نفر (تثنیه 15:19). با توجه به این موضوع، گزارشات مختلف از شخصیت و خدمات زمینی عیسی مسیح ما را قادر می سازد که صحت اطلاعاتی را که درباره او داریم، ارزیابی بکنیم.
سیمون گرینلیف، مقام صلاحیت دار مشهور و شناخته شده در حوزه مدارک قابل قبول در یک دادگاه، چهار انجیل را از نقطه نظر قانونی مورد بررسی قرار داد. او متذکر شد که نوع گزارشات شهودی که در چهار انجیل داده شده – گزارشاتی که هم رای هستند، اما هر نویسنده خواسته که جزئیاتی را برای تفاوت داشتن با یکدیگر حذف یا اضافه کند – نوعی از منابع قابل اعتماد و مستقل هستند که در یک دادگاه قانون به عنوان شواهد قوی مورد پذیرش قرار می گیرند. اگر اناجیل شامل دقیقاً اطلاعات یکسان با جزئیات یکسان می شدند، و از یک چشم انداز نوشته می شدند، این نشانگر تبانی می شد، به عبارت دیگر در یک زمانی نویسندگان پیشاپیش با هم جمع شده اند که داستانهای خود را راست و ریست کنند تا نوشته هایشان به نظر معتبر بیایند. اختلافات بین اناجیل، حتی تناقضات ظاهری، جزئیات در بررسی اولیه دال بر طبیعت مستقل هر کدام از نوشته هاست. از اینرو، طبیعت مستقل گزارشات چهار انجیل، که در اطلاعاتشان هم رای، اما در چشم انداز، مقدار جزئیات، و اینکه کدام رویداد ثبت شده است، تفاوت دارند، نشان می دهد که ثبتی را که ما از زندگی و خدمت مسیح در اناجیل داریم واقعی و قابل اعتماد است.
3) تا جویندگان سخت کوش را پاداش دهد. با مطالعه ی تکی هر انجیل چیزهای بسیاری بدست می آید، اما با مقایسه و در مقابل هم قرار دادن گزارشات متفاوت رویدادهای خاص از خدمت عیسی، چیزهای حتی بیشتری بدست می آید. به طور مثال، در متی 14 گزارش خوراک دادن به 5000 تن و راه رفتن عیسی روی آب داده شده است. در متی 22:14 گفته شده که «عيسي بيدرنگ شاگردان را برآن داشت تا در آن حال که او مردم را مرخص ميکرد، سوار قايق شوند و پيش از او به آن سوي دريا بروند.» کسی ممکن است بپرسد که چرا عیسی چنین کاری را انجام داد؟ در گزارش متی هیچ دلیل آشکاری ذکر نشده است. اما وقتی که آن را با گزارش مرقس در فصل 6 ترکیب می کنیم، می بینیم که هنگامی که عیسی شاگردان را دو به دو اعزام کرده بود و بدیشان اقتدار بخشیده بود که دیوها را اخراج کنند و مردم را شفا دهند، آنان از این ماموریت برگشته بودند. اما آنان با خودبینی برگشتند و جایگاه خود را فراموش کردند و اکنون آماده شدند تا حتی به او دستورالعمل ارائه دهند (متی 15:14). بنابراین، در مرخص کردن آنان هنگام غروب که به آنسوی دریای جلیل بروند، او دو چیز را بدیشان آشکار می سازد. از آنجاییکه آنان به خاطر خودبینی شان تا ساعات اولیه صبح گرفتار طوفان و امواج شدند، متوجه دو چیز شدند: 1) با توانایی شخصی شان هیچ چیزی را نمی توانند برای خدا بدست آورند و 2) هیچ چیز غیر ممکن نیست، اگر او را صدا بزنند و در وابستگی به قدرت او زندگی کنند. قسمتهای بسیاری از کلام وجود دارد که شبیه به "جواهرات" هستند که توسط دانش آموز سخت کوش کلام خدا می تواند پیدا شود، یعنی کسی که برای مقایسه متون کتاب مقدس با هم، وقت می گذارند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر