۱۳۹۴ تیر ۱۷, چهارشنبه

خداوند نور من و نجات من است، از که بترسم؟ خداوند مرا از تمام خطرها حفظ می‌کند، هرگز هراسان نخواهم شد. وقتی شریران دور مرا گرفتند و خواستند مرا بکشند، لغزیدند و افتادند. اگر لشکری به من حمله کند، نخواهم ترسید، حتّی اگر دشمنان برای جنگ با من بیایند، باز هم به خدا توکّل خواهم کرد. یک چیز از خداوند خواستم، فقط یک چیز، و آن این است که تمام دوران عمرم در خانهٔ خداوند باشم و زیبایی جمال او را مشاهده کنم و دربارهٔ او تفکّر نمایم. در روز تنگی مرا پناه خواهد داد. او مرا بسلامت در خیمهٔ خود حفظ خواهد نمود، و مرا بر روی صخره‌ای بلند مطمئن می‌سازد. پس بر دشمنانم که دور مرا گرفته‌اند پیروز خواهم شد. با فریاد شادی در معبد بزرگ او قربانی خواهم گذرانید، و برای او سرود خواهم خواند و او را ستایش خواهم نمود. خداوندا، دعای مرا بشنو، بر من رحمت فرموده دعایم را مستجاب کن. تو فرموده‌ای: «طالب من باشید!» خداوند، از صمیم قلب می‌گویم که طالب تو هستم، روی خود را از من پنهان نکن! و بر من خشمگین مباش، و بندهٔ خود را از درگاهت مران. تو مددکار من بوده‌ای، ای خدای نجات بخش من، مرا ترک مکن و رد منما. حتّی اگر پدر و مادرم مرا ترک کنند، خداوند مرا ترک نخواهد کرد. خداوندا! راه خود را به من نشان بده، و به‌خاطر دشمنانم مرا به راه راست هدایت نما. مرا به دست دشمنانم مسپار، آنها با شهادت دروغ و نیرنگ برضد من برخاسته‌اند. می‌دانم که رحمت و نیکویی‌های خداوند را در این زندگی باز هم خواهم دید. بر خداوند توکّل کن، ایمان داشته باش و ناامید مشو. (27 مزامیر:1-14 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر