۱۳۹۵ خرداد ۲۶, چهارشنبه

تعلیمی‌ در خصوص‌ عبادت‌ خدا


مالکوم استیِر 

زیرا پدر، طالبِ این‌ گونه‌ پرستندگان‌ می‌باشد

یکی‌ از نتایج‌ صحبت‌ عیسی‌ مسیح‌ با زن‌ سامری‌ در یوحنا فصل‌ چهار، این‌ بود که‌ زن‌ سامری‌ به‌ هنگام‌ مطرح‌ شدن‌ وضعیت‌ خانودگی‌اش‌، در اثر خجالت‌ موضوع‌ بحث‌ را عوض‌ کرد. اما جای‌ خوشحالی‌ است‌ که‌ این‌ خانم‌ موضوع‌ بحث‌ را عوض‌ کرد چون‌ این‌ کار فرصتی‌ به‌ مسیح‌ داد تا دربارۀ‌ عبادت‌ به‌ ما تعلیم‌ دهد. ما می‌خواهیم‌ در این‌ مقاله‌ این‌ قسمت‌ کوتاه‌ را از یوحنا ۴:‏۲۰-۲۵ مورد بررسی‌ قرار دهیم‌ و به‌ این‌ سؤالات‌ پاسخ‌ بدهیم‌ که چطور، کجا و کی‌ می‌توان‌ خدا را عبادت‌ کرد؟ چه‌ شرایطی‌ برای‌ عبادت‌ خدا وجود دارد؟

۱- مکان‌ عبادت‌ (آیات‌ ۲۰-۲۱)

«... زمانی‌ خواهد آمد که‌ پدر را نه‌ بر روی‌ این‌ کوه‌ پرستش‌ خواهید کرد و نه‌ در اورشلیم‌» (آیۀ‌ ۲۱). خدا را شکر که‌ برای‌ عبادت‌، دیگر به‌ مکانی‌ مشخص‌ نیاز نیست‌. البته‌ در آن‌ زمان‌، مکان‌ معینی‌ وجود داشته‌ و حرف‌ این‌ زن‌ درست‌ بود، چون‌ سامری‌‌ها بر روی‌ کوه‌ جرزیم‌ عبادت‌ کرده‌ و یهودیان‌ در اورشلیم‌ در معبد عبادت‌ می‌کردند. همچنین‌ در عهدعتیق‌ ملاحظه‌ می‌کنیم‌ که‌ خدا ابتدا در یک‌ خیمه‌ ساکن‌ می‌شد. چرا؟ چون‌ نقشۀ‌ خدا فقط‌ این‌ نبود که‌ قوم‌ خود را از بندگی‌ مصر نجات‌ بدهد بلکه‌ می‌خواست‌ شخصاً در میان‌ قوم‌ خود ساکن‌ بشود. پس‌ دستور داد که‌ یک‌ عبادتگاه‌ بسازند‌‌:
«و مقامی‌ و مقدسی‌ برای‌ من‌ بسازند تا در میان‌ ایشان‌ ساکن‌ شوم‌» (خروج‌ ۲۵:‏۸). مکان‌ عبادت‌ در آن‌ زمان‌ محلی‌ موقت‌ و قابل‌ حمل‌ بود که‌ بعداً در زمان‌ سلیمان‌ به‌ یک‌ جای‌ ثابت‌ یعنی‌ معبد تبدیل‌ شد. ولی‌ چرا احتیاج‌ به‌ یک‌ مکان‌ بود؟ دو دلیل‌ وجود دارد‌‌: اول‌ به‌خاطر قربانی‌. در آن‌ زمان‌ قربانی‌ می‌گذرانیدند و برای‌ تقرب‌ به‌ حضور خدا و عبادت‌ حقیقی‌ قربانی‌ لازم‌ بود. چرا؟ چون‌ خدا قدوس‌ است‌ و قومش‌ گناهکار هستند و «بدون‌ ریختن‌ خون‌ آمرزش‌ گناهان‌ وجود ندارد» (عبرانیان‌ ۹:‏۲۲). دوم‌ به‌خاطر کاهنان‌. باز هم‌ ملاحظه‌ می‌کنیم‌ که‌ فقط‌ کاهنان‌ حق‌ داشتند وارد مکان‌ عبادت‌ شده‌، قربانی‌ بگذرانند. آن‌ عبادتگاه‌ شامل‌ دو قسمت‌ بود و فقط‌ کاهن‌ اعظم‌ اجازه‌ داشت‌ وارد آن‌ قسمت‌ دوم‌ یعنی‌ قدس‌الاقداس‌ بشود و آن‌ هم‌ فقط‌ سالی‌ یکبار (عبرانیان‌ ۹:‏۱-۸ را بخوانید). «روح‌القدس‌ به‌ این‌ وسیله‌ می‌آموزد که‌ تا وقتی‌ که‌ خیمۀ‌ بیرونی‌ هنوز برپاست‌ راه‌ قدس‌الاقداس‌ به‌ سوی‌ ما باز نشده‌ است‌» (آیۀ‌ ۸).
حال‌ مسیح‌ با آمدن‌ به‌ این‌ جهان‌ همین‌ مراسم‌ را تمام‌ و تکمیل‌ کرد‌: «بدانید که‌ شخصی‌ بزرگ‌تر از معبد در اینجاست‌» (یوحنا ۲:‏۱۹). عیسی‌ مسیح‌ آن‌ قربانی‌ کامل‌ شد و «در آن‌ لحظه‌ پردۀ‌ اندرون‌ مقدس‌ معبد از بالا تا به‌ پایین‌ دو پاره‌ شد» (متی‌ ۲۷:‏۵۱). این‌ به‌ چه‌ معنی‌ است‌؟ عبادت‌ دیگر به‌ یک‌ مکان‌ مشخص‌ مربوط‌ نیست‌ و چون‌ یک‌ راه‌ تازه‌ باز شده‌، ما می‌توانیم‌ هر جا که‌ هستیم‌ خدا را بپرستیم‌ (عبرانیان‌ ۹:‏۱۱-۱۲، ۲۴-۲۶ و ۱۰:‏۱۹-۲۲). خدا الان‌ کجا ساکن‌ می‌شود؟ در قلب‌های‌ ما. پس‌ امروز خانۀ‌ خدا، همانا قوم‌ اوست‌ (افسسیان‌ ۲:‏۱۹-۲۲). «زیرا ما هیکل‌ خدا هستیم‌» (دوم‌ قرنتیان‌ ۶:‏۱۶). «آیا نمی‌دانید که‌ هیکل‌ خدا هستید و روح‌ خدا در شما ساکن‌ است‌؟» (اول‌ قرنتیان‌ ۳:‏‏۱۶).

۲- هدف‌ عبادت‌ (آیات‌ ۲۳ و ۲۴)

طبق‌ این‌ آیات‌ می‌توان‌ گفت‌ که‌ هدف‌ عبادت‌، خدای‌ پدر است‌. من‌ فکر نمی‌کنم‌ برکتی‌ بزرگ‌تر از این‌ وجود داشته‌ باشد که‌ بتوانیم‌ او را پدر خطاب‌ کنیم‌. ما در وهله‌ اول‌، پدر را برای‌ آنچه‌ که‌ هست‌ می‌پرستیم‌. کلام‌ خدا تعلیم‌ می‌دهد که‌ او پدر قدوس‌، پدر عادل‌، پدر جلال‌، پدر نورها، پدر رحمت‌ها، پدر همه‌ و پدر خداوند ما عیسی‌ مسیح‌ می‌باشد. در وهله‌ دوم‌، پدر را برای‌ آنچه‌ که‌ برای‌ ما انجام‌ داده‌، می‌پرستیم‌. او ما را محبت‌ کرده‌، پسر خود را در راه‌ ما فدا کرده‌، ما را در مسیح‌ برگزیده‌، به‌وسیلۀ‌ فیضش‌ ما را نجات‌ داده‌، ما را برکت‌ داده‌، ما را فرزندان‌ خود گردانیده‌ و راه‌ را باز کرده‌ تا بتوانیم‌ او را بشناسیم‌. پس‌ عبادت‌ پاسخ‌ ماست‌ به‌ آنچه‌ که‌ پدر دربارۀ‌ خودش‌ به‌ ما نشان‌ داده‌ و در زندگی‌ انجام‌ داده‌ است‌.

۳- ماهیت‌ عبادت‌ (آیات‌ ۲۳ و ۲۴)

ما چطور باید خدا را بپرستیم‌؟ مسیح‌ می‌فرماید‌: «خدا روح‌ است‌ و هر که‌ او را می‌پرستد باید با روح‌ و راستی‌ عبادت‌ نماید». اولین‌ نکته‌ این ست‌ که‌ خدا را باید با روح‌ عبادت‌ کنیم‌، یعنی‌ فقط‌ آنهایی‌ که‌ روحاً با خدا رابطه‌ و تماس‌ دارند، می‌توانند او را عبادت‌ کنند. طبق‌ شرایط‌ عهدعتیق‌، فقط‌ فرزندان‌ هارون‌ یعنی‌ طایفه‌ لاوی‌ اجازه‌ داشتند از طرف‌ مردم‌ برای‌ خدا قربانی‌ بگذرانند. اولاد لاوی‌ خود به‌ خود و نسل‌ به‌ نسل‌ به‌ مقام‌ کهانت‌ می‌رسیدند. پس‌ کهانت‌ ارثی‌ بود و می‌توان‌ گفت‌ که‌ شرطش‌ تولد جسمانی‌ بود. اما اکنون‌ از لحاظ‌ عهدجدید نیز باز می‌توان‌ گفت‌ که‌ فقط‌ کاهنان‌ حق‌ دارند عبادت‌ کنند، منتها با این‌ تفاوت‌ که‌ کلام‌ خدا تعلیم‌ می‌دهد که‌ همۀ‌ ایمانداران‌ کاهنان‌ هستند و از طریق‌ تولد روحانی‌ و نه‌ جسمانی‌ وارد این‌ مقام‌ می‌شوند (اول‌ پطرس‌ ۲:‏۵ و ۹؛ مکاشفه‌ ۱:‏۵-۶). پرستش‌ روحانی‌ است‌ نه‌ تشریفاتی‌ و فقط‌ از طریق‌ روح‌القدسی‌ که‌ در ایمانداران‌ کار می‌کند، می‌توانیم‌ خدا را عبادت‌ کنیم‌.
حال‌ براساس‌ این‌ نکات‌ مشاهده‌ می‌کنیم‌ که‌ نقشۀ‌ خدا عوض‌ و باطل‌ نشده‌ است‌، چون‌ خدا تغییر‌ناپذیر است‌. کلام‌ خدا واحد است‌ و هیچ‌ تناقضی‌ بین‌ عهدعتیق‌ و عهدجدید وجود ندارد. هرچه‌ ما در عهدعتیق‌ می‌یابیم‌، در عهدجدید نیز مشاهده‌ می‌کنیم‌.
مثلاً هم‌ در عهدعتیق‌ و هم‌ در عهدجدید مکانی‌ برای‌ پرستش‌ هست‌ ولی‌ الان‌ خدا در قلوب‌ ما ساکن‌ می‌شود. هم‌ در عهدعتیق‌ و هم‌ در عهدجدید قربانی‌ برای‌ پرستش‌ هست‌ ولی‌ الان‌ عیسی‌ مسیح‌ قربانی‌ ماست‌. هم‌ در عهدعتیق‌ و هم‌ در عهدجدید کاهنان‌ برای‌ پرستش‌ وجود دارند، ولی‌ الان‌ همۀ‌ ایمانداران‌ کاهنان‌ هستند. پس‌ عیسی‌ مسیح‌ همۀ‌ این‌ مراسم‌ را تکمیل‌ می‌کند.
نکته‌ دوم‌ این است‌ که‌ ما باید با راستی‌ خدا را عبادت‌ کنیم‌ یعنی‌ با صمیمیت‌ و صداقت‌ و بدون‌ ریاکاری‌. عیسی‌ مسیح‌ از مردم‌ زمان‌ خود ایراد می‌گرفت‌ چون‌ «این‌ قوم‌ با زبان‌ خود به‌ من‌ احترام‌ می‌گذارند اما دل‌هایشان‌ از من‌ دور است‌، عبادت‌ آنها بیهوده‌ است‌» (متی‌ ۱۵:‏۸-۹؛ اشعیا ۲۹:‏۱۳). خدا قلوب‌ ما را می‌شناسد. از آنجا که‌ خدا نور است‌، می‌خواهد که‌ ما هم‌ در نور راه‌ برویم‌ و «از صمیم‌ قلب‌ و از روی‌ ایمان‌ کامل‌ دل‌های‌ خود را از اندیشه‌های‌ گناه‌آلود پاک‌ ساخته‌ و بدن‌هایمان‌ را با آب‌ خالص‌ بشوییم‌ و به‌ حضور خدا بیاییم‌» (عبرانیان‌ ۱۰:‏۲۲).

۴- زمان‌ و وقت‌ عبادت‌ (آیۀ‌ ۲۳)

مسیح‌ می‌فرماید: «زمانی‌ می‌آید و این‌ زمان‌ هم‌ اکنون‌ شروع‌ شده‌ است‌...». قبلاً وقت‌ عبادت‌ معین‌ بود ولی‌ الآن‌ دیگر معین‌ نیست‌. حالا هر وقت‌ و هر جا که‌ هستیم‌ می‌توانیم‌ خدا را بپرستیم‌- دیگر روزهای‌ مخصوص‌ نداریم‌. البته‌ از ابتدای‌ کلیسا ایمانداران‌ دور هم‌ جمع‌ می‌شدند- حتی‌ ابتدا هر روز جمع‌ می‌شدند (اعمال‌ رسولان‌ ۲:‏۴۶). ما می‌دانیم‌ که‌ خواست‌ خداوند این‌ است‌ که‌ ما ایمانداران‌ برای‌ پرستش‌ جمع‌ شویم‌، مخصوصاً روزهای‌ یکشنبه‌ (اعمال‌ رسولان‌ ۲۰:‏۷). خدا را شکر برای‌ این‌ رابطۀ‌ مستقیم‌ پرستش‌ که‌ منحصر به‌ یک‌ جا یا یک‌ وقت‌ معین‌ نیست‌.

۵- اهمیت‌ عبادت‌ (آیۀ‌ ۲۳)

مسیح‌ می‌فرماید: «پدر طالب‌... پرستندگان‌ می‌باش». خدا ما را آفرید تا با او شراکت‌ و رفاقت‌ داشته‌ باشیم‌. به‌ همین‌ دلیل‌، عبادت‌ در وهله‌ اول‌ به‌ معنی‌ خدمت‌، دعا و درخواست‌، یا بشارت‌ نیست‌ بلکه‌ به‌ معنی‌ شکرگزاری‌، تمجید، ستایش‌ است‌. «پیوسته‌ خدا را به‌وسیلۀ‌ عیسی‌ مسیح‌ حمد گوییم‌ و با صداهای‌ خود نام‌ او را تمجید نماییم- این‌ است‌ قربانی‌ ما به‌ درگاه‌ خدا» (عبرانیان‌ ۱۳:‏۱۵). البته‌ روشن‌ است‌ که‌ عبادت‌ واقعی‌ فقط‌ مستلزم‌ شکرگزاری‌ نیست‌ بلکه‌ مستلزم‌ تسلیم‌ کامل‌ به‌ خداست‌. همانطور که‌ پولس‌ می‌فرماید‌: «...با توجه‌ به‌ این‌ رحمت‌های‌ الهی‌، از شما درخواست‌ می‌کنم‌ بدن‌های‌ خود را به‌عنوان‌ قربانی‌ زنده‌ و مقدس‌ که‌ پسندیدۀ‌ خداست‌ به‌ او تقدیم‌ کنید. عبادت‌ روحانی‌ و معقول‌ شما همین‌ است‌» (رومیان‌ ۱۲:‏۱). خدا را شکر کنیم‌ که‌ از طریق‌ راه‌ تازه‌ و جدید که‌ برای‌ ما باز شده‌، می‌توانیم‌ همان‌ خدایی‌ را که‌ قابل‌ پرستش‌ است‌، ستایش‌ کنیم‌ و از او برای‌ تمام‌ برکاتش‌ تشکر نماییم‌. خدا عطا فرماید که‌ همۀ‌ ما با روح‌ و راستی‌ او را عبادت‌ کنیم‌.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر