۱۳۹۵ فروردین ۱۷, سه‌شنبه

ناله از ظلم دوست

مزامیر فصل ۵۵ (ترجمه قدیم)

۱ ای خدا به دعای من گوش بگیر و خود را از تضرع من پنهان مکن! ۲ به من گوش فرا گیر و مرا مستجاب فرما! زیرا که در تفکر خود متحیرم و ناله می‌کنم ۳ از آواز دشمن و به سبب ظلم شریر، زیرا که ظلم بر من می‌اندازند و با خشم بر من جفا می‌کنند. ۴ دل من در اندرونم پیچ و تاب می‌کند، و ترسهای موت بر من افتاده است. ۵ ترس و لرز به من در آمده است. وحشتی هولناک مرا در گرفته است. ۶ و گفتم کاش که مرا بالها مثل کبوتر می‌بود تا پرواز کرده، استراحت می‌یافتم. ۷ هرآینه بجای دور می‌پریدم، و در صحرا مأوا می‌گزیدم، سلاه. ۸ می‌شتافتم بسوی پناهگاهی از باد تند و از طوفان شدید. ۹ ای خداوند آنها را هلاک کن و زبانهایشان را تفریق نما زیرا که در شهرْ ظلم و جنگ دیده‌ام. ۱۰ روز و شب بر حصارهایش گردش می‌کنند و شرارت و مشقت در میانش می‌باشد. ۱۱ فسادها در میان وی است و جور و حیله از کوچه‌هایش دور نمی‌شود. ۱۲ زیرا دشمن نبود که مرا ملامت می‌کرد والاّ تحمل می‌کردم؛ و خصم من نبود که بر مـن سربلندی می‌نمود؛ والاّ خود را از وی پنهان می‌ساختم، ۱۳ بلکه تو بودی ای مرد نظیر من! ای یار خالص و دوست صدیق من! ۱۴ که با یکدیگر مشورت شیرین می‌کردیم و به خانة خدا در انبـوه می‌خرامیدیـم. ۱۵ موت بر ایشـان ناگهـان آیـد و زنـده بگـور فـرو روند. زیرا شرارت در مسکن‌های ایشان و در میان ایشان است. ۱۶ و اما من نزد خدا فریاد می‌کنم و خداوند مرا نجات خواهد داد. ۱۷ شامگاهان و صبح و ظهر شکایت و ناله می‌کنم و او آواز مرا خواهد شنید. ۱۸ جانم را از جنگی که بر من شده بود، بسلامتی فدیه داده است. زیرا بسیاری با من مقاومت می‌کردند. ۱۹ خدا خواهد شنید و ایشان را جواب خواهد داد، او که از ازل نشسته است، سِلاه. زیرا که در ایشان تبدیلها نیست و از خدا نمی‌ترسند. ۲۰ دست خود را بر صلح اندیشان خویش دراز کرده، و عهد خویش را شکسته است. ۲۱ سخنانِ چربِ زبانشْ نرم، لیکن دلش جنگ است. سخنانش چرب‌تر از روغن لیکن شمشیرهای برهنه است. ۲۲ نصیب خود را به خداوند بسپار و تو را رزق خواهد داد. او تا به ابد نخواهد گذاشت که مردِ عادل جنبش خورد. ۲۳ و تو ای خدا ایشان را به چاه هلاکت فرو خواهی آورد. مردمان خون ریز و حیله ساز، روزهای خود را نیمه نخواهند کرد. لیکن من بر تو توکل خواهم داشت.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر