۱۳۹۵ اردیبهشت ۱, چهارشنبه

اتحاد هیپواستاتیک چیست؟ چگونه عیسی می تواند هم زمان هم خدا و هم انسان باشد ؟


اتحاد هیپواستاتیک عبارت است از توضیح اینکه چگونه خدای پسر، عیسی مسیح ، طبیعت انسانی‌ به خود گرفت ، با این وجود هم چنان خدای کامل ماند. عیسی مسیح همیشه خدا بوده است (یوحنا ۵۸:۸، ۳۰:۱۰) اما از لحاظ جسمانی، صورت انسانی‌ یافت( یوحنا ۱۴:۱ ).جمع شدن ذات انسانی‌ و ذات الهی، عیسی مسیح است، خدا انسان . این اتحادیه هیپواستاتیک است، عیسی مسیح، به عنوان یک شخص ، به طور کامل خدا و به طور کامل انسان است.

مکتب اتحاد هیپواستاتیک تلاشی است برای توضیح اینکه چگونه عیسی می تواند همان زمان هم خدا وهم انسان باشد. هر چند، در نهایت ما ازدرک کامل این مکتب ناتوان هستیم. این برای ماغیر ممکن است که به طور کامل درک کنیم که خدا چگونه کار می کند. ما، به عنوان انسان هایی با ذهن محدود، نباید انتظار داشته باشیم که خدای بی نهایت را کاملا درک کنیم. عیسی پسر خدا است یعنی او توسط قدرت روح القدس جسم یافت (لوقا ۳۵:۱) اما این بدان معنا نیست که عیسی قبل از آن وجود نداشت. عیسی همواره وجود داشته است (یوحنا ۵۸:۸ ،۳۰:۱۰) وقتی که عیسی جسم یافت، اوبه یک انسان در حالی که خدا هم بود تبدیل شد(یوحنا ۱:۱، ۱۴).

دو ذات مسیح، انسانی و الهی، جدایی ناپذیر هستند. عیسی برای همیشه خدا انسان، به طور کامل خدا و به طور کامل انسان، دو ذات مجزا در یک نفر خواهد بود. انسانیت و الوهیت عیسی به هم آمیخته نیستند، بلکه بدون از دست دادن هویت مستقل، متحد اند. عیسی گاهی با محدودیت‌های بشری عمل کرد (یوحنا ۶:۴ ، ۲۸:۱۹ ) و و گاهی دیگر با قدرت خدا یی اش (یوحنا ۴۳:۱۱ ؛ متی ۱۴: ۲۱ -۱۸). در هر دو حال، اعمال او توسط یک نفر، عیسی مسیح انجام پذیرفت. عیسی مسیح دارای دو طبیعت، ولی‌ یک شخصیت بود.


عیسی هم خدا وهم انسان است. عیسی همواره خدا بوده است، اما او تا زمانی که در مریم جسم نیافته بود به یک انسان تبدیل نشد.عیسی به منظورهمدردی با ما در رنج‌های مان به انسان تبدیل شد(عبرانیان ۱۷:۲)، و مهم ترازآن، به این علت که بتواند با جان دادن بر روی صلیب جریمه گناهان ما را بپردازد (فیلیپیان۱۱:۲-۵ ) .به طور خلاصه، اتحاد هیپواستاتیک می آموزد که عیسی به طور کامل انسان و به طور کامل خداست، که در آن هیچ اختلاط و یا کم‌رنگ شدن هیچ کدام از دو ذات وجود ندارد، و این که او برای همیشه یک فرد واحد است.

چرا خدا در زمانیکه عیسی را فرستاد اینکار را کرد؟ چرا زودتر نه؟ چرا دیرتر نه؟



"لیکن چون زمان به کمال رسید خدا پسر خود را فرستاد که از زن زائیده شد و زیر شریعت متولد" (غلاطیان 4: 4). این آیه می گوید که خدای پدر "وقتیکه زمان به کمال رسید" پسرش را فرستاد. در زمان قرن اول خیلی چیزها در حال اتفاق بود، حداقل از نظر انسانی، و بنظر می آید که برای آمدن مسیح زمان ایده ال بود.

1) بین یهودیان گمان بر این بود که مسیح می آید. رومیان بر اسرائیل حکومت می کردند و یهودیان را تشنة آمدن مسیح کرده بودند.

2) رومیان بیشتر دنیا را زیر حکومتشان متحد کرده بودند، و سرزمینهای مختلف زیر یک اتحاد آمده بودند. بعلاوه، چون امپراطوری در صلح نسبی بسر می برد، مسافرت امکانپذیر بود، که به ایمانداران اولیه این فرصت را می داد که انجیل را پخش کنند. چنین آزادی برای سفر در زمانهای دیگر غیر ممکن بود.

3) در حالیکه روم از نظر ارتشی حاکم بود، یونان از نظر فرهنگی. یک نوعی از زبان یونانی ( نه یونانی کلاسیک) که رایج بود زبان معاملات بوده و در تمام کشور صحبت می شد و ترویج انجیل را به اقوام مختلف از طریق این زبان مشترک امکانپذیر می کرد.

4) این حقیقت که خیلی از بتهای دروغین نتوانسته بودند حکومت رومیان را منغرض کنند باعث شده بود که خیلی ها بت پرستی را ترک کنند. در عین حال، در شهرهایی که فرهنگ بیشتر رواج داشت، فلسفة یونانی و علم آن زمان، مردم را از نظر روحانی تهی گذاشته بود چنانکه امروزه حکومتهای کمونیست و بی خدا مردم را تهی گذاشته است.

5) مذاهب اسرارآمیز آن زمان بر روی خدای نجات دهنده ای تاکید می کردند که این خدا خون قربانی را لازمة پرستش می دانست، بنابراین خبر انجیل که مسیح قربانی نهایی است برای آنها باور کردنی می نمود. یونانیها همچنین به ابدی بودن روح و جان (اما نه جسم) اعتقاد داشتند.

6) ارتش روم سربازان را از مناطق مختلف استخدام می کرد و فرهنگ و آداب رومی و ایده هایی (مثل انجیل) را که هنوز به آن نواحی نرسیده بودند به آنها یاد می داد. اولین خبر انجیل در بریتانیا بوسیلة سربازان مسیحی منتشر شد.

زمان آمدن مسیح در جسم طوری بود که مردم آن زمان آمادة آمدنش بودند. از آن تاریخ ببعد مردم در هر قرنی بیش از قرن قبل دلایلی دارند که عیسی درواقع همان مسیح است که قول آمدنش داده شده بود و او با به انجام رسانیدن نبوتهایی که با جزئیات زیاد آمدنش را پیشگویی کرده بودند این را به اثبات رسانید.
بالاخره، مسیح وقتی آمد که نبوت خاصی را دراینباره بکمال رسانید. دانیال 9: 24-27 از "هفتاد هفته" یا هفتاد "هفت" صحبت می کند. ما می توانیم تاریخ را امتحان کنیم و جزئیات اولین شصت و نه هفته (هفتادمین هفته در آینده اتفاق می افتد) را کنار هم بگذاریم. شمارش معکوس هفتة هفتادم با فرمان شروع بازسازی اورشلیم (آیة 25) شروع می شود. این فرمان بوسیلة اَرتَحشَستا (اردشیر دراز دست) در سال 445 قبل از میلاد داده شد (نحمیا 2: 5). بعد از هفت "هفتها" بعلاوة 62 "هفتها" یا 69 ضربدر 7 سال، نبوت می گوید "مسیح منقطع خواهد شد و از آن او نخواهد بود بلکه قوم آن رئیس که می آید شهر و قدس را خراب خواهد ساخت و آخر او در آن سیلاب خواهد بود" (یعنی خرابی عظیم)(آیة 26). در اینجا ما مرجعی غیر قابل اشتباه دربارة مرگ نجات دهنده بر صلیب داریم. یک قرن پیش سِر رابرت اندرسون در کتابش به اسم "آمدن شاهزاده" با استفاده از سالهای نبوتها، در نظر گرفتن سالهای کبیسه، اشتباهات تقویمی، تغییر از قبل از میلاد به بعداز میلاد و غیره، جزئیاتی را دربارة 69 هفته محاسبه کرده بود و فهمیده بود که 69 هفته درست در روز ورود پیروزمندانة مسیح به اورشلیم خاتمه می یابد، یعنی 5 روز قبل از مرگش. یکنفر می تواند این تاریخها را استفاده کند یا نه، اما نکته در اینجاست که زمان آمدن مسیح با جزئیات این نبوت بوسیلة دانیال و بیش از پانصد سال قبل از وقوع آن بتحریر در آمده است.


چرا عیسی باید درد و رنج زیادی می کشید؟


چرا عیسی باید به آن شدت رنج می کشید؟ برخی فکر می کنند که شکنجه های جسمانی عیسی بخشی از مجازات او برای گناهان ما بود. این تا حدودی درست است. در عین حال، شکنجه ای که عیسی مسیح متحمل آن شد بیشترحاکی از نفرت و ظلم بشریت بود تا مجازات خدا برای گناه. نفرت مطلق شیطان از خدا و عیسی قطعا بخشی از انگیزه ی آن شکنجه های بی امان وخواری بود. درد و رنجی که بر عیسی مسیح انباشته شد، مثالی نهایی از نفرت و خشمی است که انسان گناهکارنسبت به خدای مقدس احساس می کند (رومیان ۱۸:۳-۱۰ ).

 اشعیا ۱۴:۵۲ اظهار می‌کند: "مردم از دیدن او وحشت می کردند، قیافه او چنان از شکل افتاده بود که شباهتی‌ به آدمیان نداشت". عیسی مسیح در طول امتحانش، شکنجه هایش ومصلوب شدنش به غایت دچار رنج و عذاب شد (متی ۲۷؛ مرقس ۱۵، لوقا ۲۳؛ یوحنا ۱۹).هرچقدردرد و رنج های جسمی او وحشتناک بود، قابل مقایسه با درد و رنج های روحانی او نبود. دوم قرنتیان۵ :۲۱ می گوید:"او کسی را که گناه را نشناخت، در راه ما گناه ساخت، تا ما در وی پارساییِ خدا شویم". عیسی بار گناهان تمامی جهان را به دوش داشت (۱ یوحنا ۲: ۲) این گناه بود که باعث شد عیسی به فریاد بگوید: "خدای من، خدای من، چرا من را رها کردی؟" (متی ۴۶:۲۷ ). بنابراین، هرچقدر درد و رنج جسمی عیسی مسیح بی‌ رحمانه بود، نسبت به اینکه او گناهان ما را برخود تحمل کرد و جریمه آن‌ها را با مرگ پرداخت هیچ بود (رومیان ۵: ۸). 

اشعیا درد و رنج عیسی را با زبانی روشن پیش‌بینی کرده است:" پیش مردم خوار بود و او را رد کردند، اما او همۀ رنج و درد را متحمل شد. هیچ کسی نمی خواست به روی او نگاه کند. همه او را حقیر می شمردند و ارزشی برایش قایل نبودند.او غمهای ما را به جان خود گرفت و دردهای ما را بر دوش خود حمل کرد. ولی ما فکر می کردیم درد و رنج او جزائی است که از جانب خدا بر او نازل شده است.او در حقیقت بخاطر گناه و خطای ما زده و زخمی شد. او جزا دید تا ما سلامتی داشته باشیم و از زخمهائی او ما شفا یافتیم"(اشعیا ۵:۵۳-۳ ).مزمور ۱۸:۲۲-۱۴ نقل قول قدرتمند دیگری است که رنج مسیح را پیش‌بینی می کند: "نیروی من از بین رفته است و تمام استخوانهایم از هم جدا شده و دلم مانند موم در صندوق سینه ام آب گردیده است. گلویم مثل سفال خشک شده، زبانم به کام من چسپیده است و تو مرا بر روی خاک در حال مرگ گذاشته ای.دشمنان مثل سگها دَور مرا گرفته و گروه شریر دستها و پاهای مرا سوراخ کرده اند.همۀ استخوانهای خود را می شمارم. دشمنان به من چشم دوخته و می نگرند.رخت مرا بین خود تقسیم می کنند و برای لباس من قرعه می اندازند".

اینکه عیسی پسر خداست یعنی چه؟


عیسی مثل یک پدر و پسر انسانی، پسر خدا نیست. خدا ازدواج نکرد که پسر داشته باشد. خدا با مریم هم بستر نشد که با هم پسری را تولید کنند. عیسی پسر خداست یعنی خدا در جسم انسان خود را به ما نشان داد (یوحنا 1 : 1 ، 14 ). عیسی پسر خداست که در بدن مریم بوسیلة روح القدس قرار گرفت. لوقا 1 : 35 می گوید، "فرشته در جواب وی گفت روح القدس بر تو خواهد آمد و قوت جضرت اعلی بر تو سایه خواهد افکند. از آنجهه آن مولود مقدس پسر خدا خوانده خواهد شد."
مثال دیگر را در یوحنا 17 : 12 می بینیم یعنی جایی که یهودا "پسر هلاکت" خوانده می شود. یوحنا 6 : 71 به ما می گوید که یهودا پسر شمعون بود. پس منظور یوحنا از اینکه یهودا را "پسر هلاکت" معرفی کرده بود چه بود؟ لغت هلاکت یعنی " خرابی، ویرانی، اصراف". یهودا عملا پسر خرابی، ویرانی، و اصراف نبود، اما اینها علامت زندگی یهودا بود. یهودا تجسمی از هلاکت بود. به همین ترتیب، عیسی پسر خداست. پسر خدا خود خداست. عیسی خدای تجسم یافته است (یوحنا 1 : 1 ، 14).
در ضمن محاکمه اش در مقابل رهبران یهودی، کاهن اعظم به عیسی گفت "ترا به خدای حی قسم می دهم ما را بگوی که تو مسیح پسر خدا هستی یا نه" (متی 26 : 63). عیسی بوی گفت "بله، تو گفتی و نیز شما را می گویم بعد از این پسر انسان را خواهید دید که بر دست راست قوت نشسته بر ابرهای آسمان میاید." (متی 26 : 64). رهبران یهود عیسی را به کفر متهم کردند (متی 26 : 65 -66). بعد، در حضور پنطیوس پیلاطس "یهودیان بدو جواب دادند که ما شریعتی داریم و موافق شریعت ما واجب است که بمیرد زیرا خود را پسر خدا ساخته است." (یوحنا 19 : 7 ). چرا ادعای او برای پسر خدا بودن کفر محسوب می شد و باید می مرد؟ رهبران یهود دقیقا معنی"پسر خدا" را می دانستند. پسر خدا بودن یعنی طبیعت خدا را داشتن. پسر خدا بودن یعنی "از خدا" بودن. ادعای داشتن طبیعت خدا یعنی ادعای خدا بودن، برای رهبران یهود کفر بود. بنابراین، بر اساس لاویان 24 : 15 مرگ او را خواستار بودند. عبرانیان 1: 3 این را واضح می گوید که پسر خدا "فروغ جلالش و خاتم جوهرش" می باشد.


عیسی مسیح کیست؟




جواب: 
عیسی مسیح کیست؟ آنانی که به وجود خدا شک دارند بیشتر از افرادی هستند که وجود و ماهیت عیسی مسیح را زیر سؤال می نهند. این یک حقیقت پذیرفته شدۀ عمومی است که عیسی مسیح مردی بود که 2000 سال پیش در سرزمین اسرائیل زندگی می کرد. بحث واقعی زمانی آغاز می شود که صحبت از هویت مسیح به پیش آید. تقریباً در همۀ مذاهب اصلی دنیا عیسی مسیح به عنوان یک نبی، یک معلم خوب، و یا یک شخص با خصائل خداگونه مُعرّفی شده است. مشکل اینجاست که کتابمقدس تعلیم می دهد که عیسی مسیح شخصیتی والاتر از همۀ اینها می باشد.
اگر عیسی مسیح چیزی بیش از یک انسان صِرف نبود؛ و در عین حال، چنین تعلیم والائی از زبانش جاری شد، از نقطه نظر اخلاقی لیاقت نمی داشت حتی یک معلم خوب خوانده شود. تحت این شرایط او یا می بایستی یک دیوانۀ جنونی باشد و یا شیطان مُجسّم. شما باید تصمیم خود را بگیرید. این انسان حقیقی یا باید پسر خدا باشد (چنانکه هست) و یا اینکه آدمی دیوانه (و شاید بدتر). شما می توانید به پیغام او بی توجه باشید، بر صورت او آب دهان انداخته، او را بخاطر پلید بودنش به قتل رسانید. و یا اینکه به پایهای او افتاده، اقرار کنید که او خدا و خداوند شماست. پس بیائید این ادعای احمقانه را که مسیح فقط یک انسان ساده بوده است کنار بگذاریم و درک کنیم که تعلیم کتابمقدس در مورد شخصیت و ماهیت عیسی مسیح این است که او خداست و نه چیزی کمتر."

۱۳۹۵ فروردین ۲۹, یکشنبه



ح ما همه خواهر و برادریم و فرزندان پدر آسمانی
اما در یک خانواده هم خواهران و برادران با هم عقاید متفاوت دارند و چون یکدیگر را دوست دارند گاهی نسبت به هم انتقاد می کنند ، اما همدیگر را طرد نمی کنند ...
در خانواده مسیحی ما پروتستان ، کاتولیک ، ارتدودکس و حتی در یک کلیسا عقاید متفاوت وجود دارد ، اما ما درباره عقاید آنان که بیشتر دوستشان داریم اظهار عقیده می کنیم و در مورد کسانی که از ما دورترند فقط سلامی و بس ...........
محبت این نیست که هر که هر چه گفت تایید کنیم و توقع داشته باشیم هر چه ما می گوییم دیگران تایید کنند ....

تا زمانی که حقیقت مستور بماند، اراده آزاد تنها توانایی گناه کردن را دارد. و تا زمانی که به آن چیزی که باید انجام دهیم و هدفی که باید برای آن کوشا باشیم، عشق نورزیم، آن را انجام نداده و زندگی خوبی نخواهیم داشت. و برای آنکه بتوانیم به آن عشق ورزیم، "محبت خدا" در قلبهای ما ریخته می شود. اما این بوسیله اراده آزادی که در ما است، انجام نمی گردد، بلکه بوسیله روح القدس، که به ما بخشیده شده است.
- نقل قولی از آگوستین
از کتاب: پاسخی به پلیجینها، روح و کلام، ٥،٣

۱۸ وقتی فریاد کردم که می افتم، تو ای خداوند از روی محبّت پایدارت، دستم را گرفتی. ۱۹ هنگامی که اضطراب و نگرانی به من روی می آورد، تو ای خداوند مرا تسلّی می دهی و شادمان می سازی. اشعیا باب ۴۰ آیه ۲۹ تا ۳۱

۳ از تخت، صدایی بلند شنیدم که میگفت: خوب نگاه کن! خانه خدا از این پس در میان انسانها خواهد بود. از این پس خدا با ایشان زندگی خواهد کرد و ایشان خلق های خدا خواهند بود. بلی، خود خدا با ایشان خواهد بود. ۴ خدا تمام اشکها را از چشمان آنها پاک خواهد ساخت. دیگر نه مرگی خواهد بود و نه غمی، نه ناله ای و نه دردی، زیرا تمام اینها متعلق به دنیای پیشین بود که از بین رفت.
مکاشفه 21 آیه 3،4

حكمت، برترين است، پس حكمت را به دست آور؛ به بهاي همه دارايي خويش، فهم را كسب كن.
أمثال سليمان ٤ : ٧
Wisdom is the principal thing; therefore get wisdom; Yea, with all thy getting get understanding.
Proverbs 4:7

عیسی مسیح، وقتی که روی صلیب بود، هفت سخن از وی در انجیل‌ها ثبت شده است. این سخنان بیانگر زوایای مختلف شخصیت او هستند.


🔴سخن اول

🔴
قسمت اول
آخرین سخنان انسان به‌هنگام مرگ، بیانگر شخصیت واقعی او هستند. عیسی مسیح بر روی صليب، هفت سخن بیان کرد. نخستین سخن او بر صلیب این بود: "ای پدر، اینان را ببخش زیرا نمی‌دانند چه می‌کنند". 
قسمت دوم
مسیح بر روی صلیب برای قاتلین خود از خدا طلب رحمت و بخشش نمود، زیرا او خودمحور و انتقام‌جو نبود، بلکه در فکر انسان‌ها بود. ما نیز باید از مسیح الگو بگیریم و در مقابل بدی، بدی نکنیم بلکه بدی را با خوبی شکست دهيم.
🔴سخن دوم 

🔴
وقتی عیسی بر روی صلیب بود، یکی از دو مجرمی که با او مصلوب شده بودند، در همان حالت مأیوس‌کننده ایمان آورد که او خداوند و نجات‌دهنده است. عیسی نیز به او فرمود: "خاطرجمع باش، امروز با من در فردوس خواهی بود".
🔴سخن سوم

🔴
در پای صلیب عیسی، مادرش مريم و شاگرد محبوبش یوحنا، ایستاده بودند. عیسی به مادرش فرمود: "اینک پسرت" و به یوحنا فرمود: "اینک مادرت". عیسی حتی در آن شرایط دردناک، در فکر کمک به انسان‌های دردمند بود.
🔴سخن چهارم

🔴
عیسی بر روی صلیب فرمود: "خدای من، خدای من، چرا مرا ترک کردی؟". گناهان همۀ ما انسانها که روی صليب بر عیسای خداوند گذارده شده بود، او را از پدر آسمانی‌اش که بر گناه نمی‌نگرد جدا ساخته بود، زیرا در نظر خدای پاک و مقدس، گناه موضوعی بسیار جدی می‌باشد.
🔴سخن پنجم

🔴
پنجمین سخن عيسی بر صلیب این بود: "تشنه‌ام". این به ما می‌آموزد که باید فروتن باشیم و نیازهای خود را به دیگران ابراز کنیم.
🔴 سخن ششم

🔴
این بود: "تمام شد". بلی، عيسی کار نجات بشر را به اتمام رسانيد.
🔴سخن هفتم

🔴
هفتمين و آخرین گفتار مسیح بر روی صلیب این بود: "ای پدر، روح خود را به تو تسلیم می‌کنم". ما نیز باید تمام زندگی و نگرانیهای خود را به خدا بسپاریم و در همه چیز به پدر آسمانی‌مان توکل کنیم

تنوع کتاب مقدس:

کتاب مقدس دارای 7 بخش متنوع است که عبارتند از:
✔ پیدایش:
قسمتی از کتاب مقدس شرح چگونگی خلقت و سقوط و طرح خدا برای بازگشت انسان گمشده بسوی خود است.
✔ مزامیر:
بعضی از قسمت های کتاب مقدس همچون مزامیر شامل دعا و پرستش و آرزوهای انسان نسبت به خداست.
✔ کتب حکمتی:
ابن کتب درسها و پندهای حکیمانه خطاب به انسان های دیگر است (مثل کتاب ایوب و امثال و جامعه و...) در این کتب که به کتاب های شعری و حکمتی معروف است،سوالات و ابهاماتی که برای مردان و زنان خدا دوست وجود داشته،طرح شده است.
✔ کتب نبوتی:
بخش دیگر شامل نبوت هاست.نبوت یعنی پیام مستقیم خدا به انبیا برای انسانها.این نبوت ها گاه حالت پند یا نصیحت یا هشدار و گاه حالت پیشگویی دارد و اخباری از آینده است.
✔ اناجیل:
قسمت مهمی از کتاب مقدس اختصاص دارد به تعالیم و کارهای حیرت انگیز خداوند ما عیسی مسیح.و رسولان برگزیده او.این مطالب را بر اساس شنیده ها و دانسته های خود اما تحت هدایت روح خدا به رشته درآورده اند.
✔ رسالت:
رسالات نیز بخش مهمی از عهد جدید را تشکیل میدهند.این ها نامه هایی هستند که رسولان خداوندمان عیسی به کلیسا ها یا به اشخاص نوشته اند تا آنان را در خصوص ایمان و اعتقاد و رفتارشان ارشاد کنند.و تمامی این نوشته ها به الهام روح خدا به رشته تحریر درآمده است.
تمامی کتب از الهام خدا است و به جهت تعلیم و تنبیه و اصطلاح و تربیت در عدالت مفید است.
رساله دوم تیموتائوس باب 3 آیه 16

از کجای کلام شروع کنم به خواندن؟!


️ بهتر است ابتدا کتب عهد جدید را دو بار به طور کامل خوان ه و بعد به کتب عهد عتیق مراجعه کنیم.
ترتیب خواندن کتب عهد جدید نیز بهتر است به صورت زیر باشد:
✔ انجیل یوحنا
✔ رساله غلاطیان
✔ رساله افسسیان
✔ رساله فیلیپیان
✔ رساله کولسیان
✔ رساله یعقوب
✔ انجیل متی
✔ کتاب اعمال رسولان
✔ رساله رومیان
✔ رساله اول یوحنا
✔ رساله اول قرنتیان
✔ رساله دوم قرنتیان
✔ انجیل مرقس
✔ رساله اول پطرس
✔ رساله دوم پطرس
✔ رساله اول تسالونیکیان
✔ رساله دوم تسالونیکیان
✔ انجیل لوقا

الهام کتاب مقدس:


️ الهام کتاب مقدس به معنی کنترل روح خداوند بر نویسندگان کلام خود،با توجه به دارا بودن شخصیت و صبر و درک دانش بشری متفاوت از هم،اما روح خدا آنها را بر آن داشت تا مکاشفه او را به رشته تحریر درآورند.
وظیفه انبیا این بود که با الهام خدا کتاب مقدس را بنویسند.
درواقع همه اینها همچون خودکارهای متفاوت و رندگی با مارک های گوناگون هستند که در دست یک نویسنده ماهر مورد استفاده قرار گرفته اند.
به صورتی که این خود خودکار (انبیا) نیست که مطالب را مینویسد،بلکه روح القدس است که آنها را در دست گرفته و به کار میبرد.
درواقع میتوان گفت که تمامی وقایع و نبوتها و دعا و پرستشها،و نوشته نا همگی همان چیز هایی بوده که خدا اراده کرده تا در کتاب مقدس نوشته شود و برای ایمانداران در تمام قرون و اعصار به یادگار گذاشته شود.
وقتی نویسندگان کتاب مقدس مطالب تاریخی یا شعری یا فلسفی مینوشتند،گرچه قبلا در خصوص مطالبشان تحقیق کرده بودند و آگاهی داشتند،اما نتیجه کارشان همانی بود که روح القدس در نظر داشت.یعنی کلمه به کلمه این نوشته ها همانب بود که روح القدس اراده کرده بود و ثمره کارشان مورد تایید رروح القدس و مهر او را داشت.
به عبارت دیگر،«خدا منشا کلام است،روح القدس عامل عطا شدن آن است و انسان وسیله نگارش میباشد.»
به همین دلیل،ما مسیحیان ایمان داریم که هر لغت کتاب مقدس از الهام الهی است و تمامیت کتاب مقدس کتابی است الهام شده از جانب خدا.
لازم به ذکر است این نبوت ها به اراده انسان هرگز آورده نشده،بلکه انبیا تحت کنترل روح القدس،از جانب خدا سخن گفتند.

۱۳۹۵ فروردین ۲۸, شنبه

shabakeh7 ,shahadate bazgashte iman

بی ایمانی و شک و تردید:




بی ایمانی،شک و یا تردید نیز باعث میشود که دعای ما به حضور خداوند نرسد.
ایمان و اعتماد و تکیه به خداوند در دعایمان بسیار مهم است و همچنین نداشتن آن یکی از اساسی ترین دلایل برای مستجاب نشدن دعای ماست.
رساله یعقوب باب 1 آیات 6 تا 8
️رساله عبرانیان باب 11 آیه 6:
اما خشنود ساختن خدا بدون ایمان و توکل به او محال است.هرکه میخواهد به سوی خدا بیاید،باید ایمان داشته باشد که خدا هستو به آنانی که با دلی پاک در جستجوی او هستند،پاداش میدهد.
️انجیل مرقس باب 11 آیات 22 تا 24:
عیسی گفت:این که میگویم عین حقیقت است:اگر به خدا ایمان داشته باشید،میتوانید به این کوه زیتون بگویید که برخیزد و به دریا بیفتد،و فرمان شما را بی چون و چرا قبول خواهد کرد.فقط کافی است به آنچه که میگویید واقعا ایمان داشته باشید و شک به خود راه ندهید.خوب گوش کنید:اگر ایمان داشته باشید،هرچه در دعا بخواهید به شما خواهد داد.
️انجیل متی باب 8 آیه 13:
سپس رو به افسر رومی کرد و گفت:به خانه ات برگرد.مطابق ایمانت،انجام شد.خدمتکار او همان لحظه شفا یافت.
️انجیل متی باب 9 آیه 2:
ناگهان عده ای،پسر افلیجی را که روی تشکی دراز کشیده بود نزد او آوردند.وقتی عیسی ایمان ایشان را دید به بیمار گفت:پسرم،غصه نخور!من گناهت را بخشیدم.

۱۳۹۵ فروردین ۱۷, سه‌شنبه


متی 25:11
"ای پدر مالک آسمان و زمین ،تو را می ستایم که این حقایق را از دانایان و خردمندان پنهان داشته و بر کودکان آشکار کرده ای ."

(سرود برای روز سبت) سرود شکرگزاری


مزامیر فصل ۹۲ (ترجمه تفسیری)

۱ چه نیکوست خداوند را سپاس گفتن و نام خدای قادر متعال را با سرود ستایش کردن! ۲ هر صبح، از خداوند بخاطر رحمتش تشکر کنید و هر شب، امانت او را به یاد آورید. ۳ او را با صدای رباب ده تار و به نغمه بربط بپرستید. ۴ ای خداوند، تو با کارهای خود، مرا شاد کرده‌ای؛ بسبب آنچه که برایم انجام داده‌ای، نغمه‌های شاد می‌خوانم. ۵ خداوندا، اعمال تو بسیار با عظمت و شگفت انگیزند. افکار تو بی نهایت عمیق‌اند. ۶ شخص نادان درک نمی‌کند و آدم احمق این را نمی‌فهمد که ۷ هر چند گناهکاران مثل علف هرز می‌رویند و همه بدکاران کامیاب هستند، ولی سرانجام، برای همیشه نابود خواهند شد. ۸ اما تو ای خداوند، تا ابد باقی و از همه برتر هستی! ۹ همه دشمنانت نابود خواهند شد و تمام بدکاران، از پای در خواهند آمد. ۱۰ تو مرا همچون گاو وحشی نیرومند ساخته‌ای و با روغن خوشبوی تازه مرا معطر کرده‌ای. ۱۱ نابودی دشمنانم را با چشمانم دیده‌ام و خبر سقوط گناهکاران را با گوشهای خود شنیده‌ام. ۱۲ خداشناسان، همچون درخت خرما ثمر می‌دهنـد و ماننـد درخت سـرو لبنان، رشد می‌کنند. ۱۳ آنان همچون درختانی هستند که در خانه خداوند نشانده شده‌اند و شکوفه می‌دهند. ۱۴ حتی در ایام پیری نیز، قوی و پرنشاط خواهند بود و ثمر خواهند داد، ۱۵ و اعلام خواهند کرد: «خدا عادل است؛ او تکیه گاه من است و در او هیچ بدی وجود ندارد.»



ﻓﻬﻤﻴﺪﻡ ﻣﻴﺘﻮﺍﻧﻢ ﭘﺎﻫﺎﻳﻢ ﺭﺍ ﺍﺯ ﮔﻠﻴﻤﻢ ﺩﺭﺍﺯﺗﺮ ﻛﻨﻢ !!
ﻭ ﺧﻮﺍﺳﺘﻪ ﻫﺎﻳﻢ ﺍﺯ ﻗﺪ ﺧﻮﺩﻡ ﺑﺰﺭﮔﺘﺮ ﺑﺎﺷﻨﺪ !! ﺣﺘﻲ
ﺁﺭﺯﻭﻫﺎﻱ ﻣﺤﺎﻝ !!
ﻭﻗﺘﻲ ﻟﺒﺨﻨﺪ ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﺩﺭﻣﻴﺎﻥ ﺩﻋﺎﻫﺎﻳﻢ ﺩﻳﺪﻡ ..
" ﺗﺮﺱ " ﺑﺮﺍﻳﻢ ﻣﻌﻨﺎﻳﺶ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺩﺍﺩ ..
ﻭ ﺟﺎﻳﺶ ﺭﺍ " ﺍﻳﻤﺎﻥ " ﭘﺮ ﻛﺮﺩ ...
ﻭﻋﺪﻩ ﻱ ﺧﺪﺍ ﺍﻳﻦ ﺍﺳﺖ :
ﺩﺳﺘﺎﻧﺖ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺑﺪﻩ ..
ﺗﺎ ﻓﺘﺢ ﻛﻨﻲ ﺩﻧﻴﺎ ﺭﺍ ...
ﻭ ﻣﻤﻜﻦ ﻛﻨﻲ،ﻧﺎﻣﻤﻜﻦ ﻫﺎ ﺭﺍ ...
ﻭ ﺑﺪﺳﺖ ﺑﻴﺎﻭﺭﻱ ...
ﺩﺳﺖ ﻧﻴﺎﻓﺘﻨﻴﻬﺎﺭﺍ ...
ﭘﺲ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﺑﺴﭙﺎﺭ .





متی:
«‌”انسان تنها به نان زنده نیست،
بلکه به هر کلامی که از دهان خدا صادر شود.“»
«‌”خداوند خدای خود را میازما.“»
«‌”خداوند، خدای خود را بپرست 
و تنها او را خدمت کن.“»

(سرود برای روز سبت) سرود شکرگزاری

مزامیر فصل ۹۲ (ترجمه تفسیری)

۱ چه نیکوست خداوند را سپاس گفتن و نام خدای قادر متعال را با سرود ستایش کردن! ۲ هر صبح، از خداوند بخاطر رحمتش تشکر کنید و هر شب، امانت او را به یاد آورید. ۳ او را با صدای رباب ده تار و به نغمه بربط بپرستید. ۴ ای خداوند، تو با کارهای خود، مرا شاد کرده‌ای؛ بسبب آنچه که برایم انجام داده‌ای، نغمه‌های شاد می‌خوانم. ۵ خداوندا، اعمال تو بسیار با عظمت و شگفت انگیزند. افکار تو بی نهایت عمیق‌اند. ۶ شخص نادان درک نمی‌کند و آدم احمق این را نمی‌فهمد که ۷ هر چند گناهکاران مثل علف هرز می‌رویند و همه بدکاران کامیاب هستند، ولی سرانجام، برای همیشه نابود خواهند شد. ۸ اما تو ای خداوند، تا ابد باقی و از همه برتر هستی! ۹ همه دشمنانت نابود خواهند شد و تمام بدکاران، از پای در خواهند آمد. ۱۰ تو مرا همچون گاو وحشی نیرومند ساخته‌ای و با روغن خوشبوی تازه مرا معطر کرده‌ای. ۱۱ نابودی دشمنانم را با چشمانم دیده‌ام و خبر سقوط گناهکاران را با گوشهای خود شنیده‌ام. ۱۲ خداشناسان، همچون درخت خرما ثمر می‌دهنـد و ماننـد درخت سـرو لبنان، رشد می‌کنند. ۱۳ آنان همچون درختانی هستند که در خانه خداوند نشانده شده‌اند و شکوفه می‌دهند. ۱۴ حتی در ایام پیری نیز، قوی و پرنشاط خواهند بود و ثمر خواهند داد، ۱۵ و اعلام خواهند کرد: «خدا عادل است؛ او تکیه گاه من است و در او هیچ بدی وجود ندارد.»

ناله از ظلم دوست

مزامیر فصل ۵۵ (ترجمه قدیم)

۱ ای خدا به دعای من گوش بگیر و خود را از تضرع من پنهان مکن! ۲ به من گوش فرا گیر و مرا مستجاب فرما! زیرا که در تفکر خود متحیرم و ناله می‌کنم ۳ از آواز دشمن و به سبب ظلم شریر، زیرا که ظلم بر من می‌اندازند و با خشم بر من جفا می‌کنند. ۴ دل من در اندرونم پیچ و تاب می‌کند، و ترسهای موت بر من افتاده است. ۵ ترس و لرز به من در آمده است. وحشتی هولناک مرا در گرفته است. ۶ و گفتم کاش که مرا بالها مثل کبوتر می‌بود تا پرواز کرده، استراحت می‌یافتم. ۷ هرآینه بجای دور می‌پریدم، و در صحرا مأوا می‌گزیدم، سلاه. ۸ می‌شتافتم بسوی پناهگاهی از باد تند و از طوفان شدید. ۹ ای خداوند آنها را هلاک کن و زبانهایشان را تفریق نما زیرا که در شهرْ ظلم و جنگ دیده‌ام. ۱۰ روز و شب بر حصارهایش گردش می‌کنند و شرارت و مشقت در میانش می‌باشد. ۱۱ فسادها در میان وی است و جور و حیله از کوچه‌هایش دور نمی‌شود. ۱۲ زیرا دشمن نبود که مرا ملامت می‌کرد والاّ تحمل می‌کردم؛ و خصم من نبود که بر مـن سربلندی می‌نمود؛ والاّ خود را از وی پنهان می‌ساختم، ۱۳ بلکه تو بودی ای مرد نظیر من! ای یار خالص و دوست صدیق من! ۱۴ که با یکدیگر مشورت شیرین می‌کردیم و به خانة خدا در انبـوه می‌خرامیدیـم. ۱۵ موت بر ایشـان ناگهـان آیـد و زنـده بگـور فـرو روند. زیرا شرارت در مسکن‌های ایشان و در میان ایشان است. ۱۶ و اما من نزد خدا فریاد می‌کنم و خداوند مرا نجات خواهد داد. ۱۷ شامگاهان و صبح و ظهر شکایت و ناله می‌کنم و او آواز مرا خواهد شنید. ۱۸ جانم را از جنگی که بر من شده بود، بسلامتی فدیه داده است. زیرا بسیاری با من مقاومت می‌کردند. ۱۹ خدا خواهد شنید و ایشان را جواب خواهد داد، او که از ازل نشسته است، سِلاه. زیرا که در ایشان تبدیلها نیست و از خدا نمی‌ترسند. ۲۰ دست خود را بر صلح اندیشان خویش دراز کرده، و عهد خویش را شکسته است. ۲۱ سخنانِ چربِ زبانشْ نرم، لیکن دلش جنگ است. سخنانش چرب‌تر از روغن لیکن شمشیرهای برهنه است. ۲۲ نصیب خود را به خداوند بسپار و تو را رزق خواهد داد. او تا به ابد نخواهد گذاشت که مردِ عادل جنبش خورد. ۲۳ و تو ای خدا ایشان را به چاه هلاکت فرو خواهی آورد. مردمان خون ریز و حیله ساز، روزهای خود را نیمه نخواهند کرد. لیکن من بر تو توکل خواهم داشت.

عیسی برای شما کیست؟


عیسی کلمه است، توسط او خداوند با شما صحبت می کند.
عیسی پسر خداست، کسی که به شما نشان داد خدا ازچه چیز خوشنود می گردد.
عیسی بره خداست، کسی که مرد تا ما را از گناهانمان آزاد سازد.
عیسی راه آسمان است، او را پیروی کنید هرگز گم نخواهید شد.
عیسی نور جهان است و شما مجبور نیستید که در ظلمت و تاریکی راه بروید.
عیسی نان حیات است، کسی است که گرسنگی روح شما را برطرف می کند.
عیسی حقیقتی است که شما را از جهالت و اشتباه حفظ می کند.
عیسی پسر انسان است که شما را می شناسد و آنچه را که نیاز دارید می فهمد.
عیسی شبان نیکویی است که از شما مواظبت می کند.
عیسی قیامت و حیات است که به شما زندگی وافر ، پیروزی بر مرگ و زندگی جاودانی عطا می کند.
عیسی خیلی بیشتر از اینهاست.او منجی شماست،
خداوند و پادشاه شما که شما را دوست دارد.
او می خواهد شما او را دوست داشته باشید و از او اطاعت کنید.
از شما می خواهد که از او پیروی کنید و تابه ابد در خانه آسمانی اش با او باشید.
عیسی به زور از شما نمی خواهد که از او پیروی کنید،
او به شما حق انتخاب داده است.
ما امیدواریم شما او را پیروی کنید و از زندگی شگفت انگیزی که به شما میدهد .لذت ببرید.

زندگی با شکرگزاری ,زندگی در برکت است .


وقتی همواره نگرش ما سپاس باشد و نه فقط برای آنچه داریم ؛ که برای آنچه می دانیم و باور داریم مدام به دست خواهیم آورد سپاسگزار باشیم ؛ بی اختیار برکت را جذب می کنیم .

حالت طبیعی ما حالت وفور است .
اگر در نیمه هوشیار خود احساس " عدم لیاقت " داشتن ثروت و وفور جهان را دارید ؛ جریان وفور
را به روی خود می بندید .

در باب امنیت ابدی نجات


عیسی درست همانگونه که برای بازیافتن پطرس (و نه یهودا) دعا کرد، به هنگام لغزش و سقوط ما نیز برای ما دعا می کند.
ممکن است برای مدتی بیافتیم اما هرگز کلا یا نهایتا دور نمی افتیم.
عیسی برای ما اینطور دعا کرد:
''مادامی‌ که‌ با ایشان‌ در جهان‌ بودم‌، من‌ ایشان‌ را به‌ اسم‌ تو نگاه‌ داشتم‌، و هر کس‌ را که‌ به‌ من‌ داده‌ای‌ حفظ‌ نمودم‌ که‌ یکی‌ از ایشان‌ هلاک‌ نشد، مگر پسر هلاکت‌ تا کتاب‌ تمام‌ شود'' (یوحنا ۱۲:۱۷)
فقط یهودا اسخریوطی که از آغاز پسر هلاکت و اعتراف ایمانش جعلی بود، گم شد.
آنانی که حقیقتا ایماندار هستند هرگز ممکن نیست که از دست خدا ربوده شوند
(یوحنا ۲۷:۱۰-۳۰)

چه بايد کرد زمانی که شما احساس نگرانی می کنيد؟




تمام انديشه خود را به وی واگذاريد زيرا که او برای شما فکر می کند .
اول پطرس ٧:۵
دل شما مضطرب نشود! به خدا ايمان آوريد به من نيز ايمان آوريد .
١:١۴ يوحنا
سلامتی خدا در دلهای شما مسلط باشد که به آن هم در يک بدن خوانده شده ايد و شاکر باشيد .
١۵:٣ کولسيان
برای هيچ چيز انديشه مکنيد، بلکه در هر چيز با صلات و دعا با شکرگزاری مسئولات خود را به خدا عرض
کنيد. و سلامتی خدا که فوق از تمامی عقل است، دلها و ذهنهای شما را در مسيح عيسی نگاه خواهد داشت.
٧و ۶:۴ فيليپيان
دل ثابت را در سلامتی کامل نگاه خواهی داشت، زيرا که بر تو توکل دارد .
٣:٢۶ اشعيا
به سلامتی می خسبم و به خواب هم می روم زيرا که تو فقط ای خداوند مرا در اطمينان ساکن می سازی.
٨:۴ مزمور
اما خدای من همه احتياجات شما را بر حسب دولت خود در جلال در مسيح عيسی رفع خواهد نمود .
١٩:۴ فيليپيان
هنگامی که بخوابی، نخواهی ترسيد و چون دراز شوی خوابت شيرين خواهد شد .
امثال سليمان ٢۴:٣
زيرا ما که ايمان آورديم، داخل آن آرامی می گرديم، چنانکه گفته است: " در خشم خود قسم خوردم که به آرامی
من داخل نخواهند شد." پس برای قوم خود آرامی سَبَت باقی می ماند .
٩و ٣:۴ عبرانيان
از آن جهت که تفکر جسم موت است، لکن تفکر روح حيات و سلامتی است .
۶:٨ روميان
آنانی را که شريعت تو را دوست می دارند، سلامتی عظيم است و هيچ چيز باعث لغزش ايشان نخواهد شد.
١۶۵:١١٩ مزمور
آنکه در سِتر حضرت اعلی نشسته است، زير سايه قادر مطلق ساکن خواهد بود. در باره خداوند می گويم که او
ملجا و قلعه من است و خدای من که بر او توکل دارم .
٢و١:٩١ مزمور
سلامتی خود را برای شما می گذارم، سلامتی خود را به شما می دهم. نه چنان که جهان می دهد، من به شما می
دهم. دل شما مضطرب و هراسان نباشد .
٢٧:١۴ يوحنا

آیا عیسی مسیح نجات دهندۀ "شخصی" شما می باشد؟




بسیاری از مردم تصور می کنند که مسیحیّت یعنی به کلیسا رفتن، انجام یک سِری سُنَن مذهبی، و اجتناب از برخی گناهان خاص! درحالی که مفهوم واقعی مسیحیّت بسیار متفاوت می باشد.
مسیحیّت حقیقی، یک رابطه است؛ رابطه ای شخصی با عیسی مسیح. 
پذیرفتن عیسی مسیح به عنوان نجات دهندۀ شخصی یعنی اینکه شما شخصاً به عیسی مسیح ایمان و اعتماد داشته باشید.
هیچکس نمی تواند به واسطۀ ایمان دیگران نجات یابد. هیچکس قادر نیست با انجام یک سری اعمال خاص نجات یابد.
تنها راه نجات این است که شما شخصاً عیسی مسیح را به عنوان نجات دهندۀ خود بپذیرید، و اعتماد داشته باشید که مرگ وی بر صلیب جریمۀ گناهان شما را پرداخت کرد و قیامش حیات ابدی شما را تضمین نمود (یوحنا 16:3). آیا مسیح نجات دهندۀ شخصی شماست؟
اگر مایل هستید عیسی مسیح را به عنوان نجات دهندۀ خود بپذیرید، میتوانید از این نمونۀ دعا استفاده کنید. ولی این حقیقت را همیشه بیاد داشته باشید که گفتن و یا تکرار این دعا (و یا هر دعای دیگر) باعث نجات شما نمیشود. نجات واقعی تنها با اعتماد قلبی به عیسی مسیح که بر صلیب گناهان ما را آمرزید دریافت میشود. این دعا راه ساده ای است برای ابراز ایمان و قدردانی شما از خدائی که راه نجات را برای شما تدارک دید. "خداوندا، می دانم که به ضّد تو گناه کرده ام و مستحق مجازات می باشم. اما می دانم که عیسی مسیح، مجازاتی را که من شایستۀ آن بودم بر خود گرفت تا من بتوانم بوسیلۀ ایمان به او آمرزیده شوم.
از گناه خود توبه میکنم و برای نجات فقط به تو اعتماد میکنم. تو را شکر می کنم که محض فیض عجیب خود گناهانم را بخشیده و به من حیات جاودانی داده ای. آمین."
بركت خداوند با شما