۱۳۹۴ خرداد ۱۷, یکشنبه


یوحنا فصل ۶
۶۵ پس‌ گفت‌: “از این‌ سبب‌ به‌ شما گفتم‌ که‌ کسی‌ نزد من‌ نمی‌تواند آمد مگر آنکه‌ پدر من‌، آن‌ را بدو عطا کند.” ۶۶ در همان‌ وقت‌ بسیاری‌ از شاگردان‌ او برگشته‌، دیگر با او همراهی‌ نکردند. 
شخصيتي بي همتا
از ماهيت منحصر به فرد مسيحيت ، شخص خود خداوندمان عيسي است. يكي از واعظين برجسته ميگويد: مسيحيت يعني مسيح، عيسي مسيح صرفا بنيانگذار مسيحيت نيست بلكه بنيان و اساس ان است. بار هدايت كردن تمامي ابناء بشر بسوي خدا بردوش او قرار دارد. كه مسيحيان بايد تنها براي خود مسيح مدعي بي همتا بودن و كامليت شوند، و نه براي نهادها يا اشكال فرهنگي مسيحيت. بايد قبول كنيم كه در طول قرون متمادي كارهايي به اسم مسيحيت انجام شده است كه خداوندمان از انها خشنود نيست. معيار سنجش ما بايد خود شخص تاريخي عيسي و تعاليم و فرمايشات او باشد. اسقف استيفان نيل در اين باره ميگويد : عيسي مسيح را به هيچ يك از ابناء بشر كه تاكنون بر اين كره خاكي زيسته است نميتوان مانند كرد. به ديگر سخن ، در تمام طول تاريخ هيچ كس مانند او نيست و نخواهد بود، ما عيسي مسيح را از بين رقبايش انتخاب نميكنيم. بلكه او خود به تنهايي يگانه جايگاه اصلي را اشغال ميكند. او بي نظير و بي همتاست.
شمعون پطرس به خوبي به اين حقيقت پي برد وقتي پيروان عيسي با نقش بر اب شدن اميد و آرزوهايشان رفته رفته از عيسي رويگردان شدند و اورا ترك كردند. به نظر ميرسيد كه شاگردان نيز ميخواهند در مورد وضعيت خود تجديد نظر كنند. عيسي از آنچه در اذهان آنها ميگذشت باخبر بود و به همين جهت پرسيد: آيا شما نيز ميخواهيد برويد؟ (يوحنا ٦:٦٧)اما مثل اينكه اين سوال ناگاه اذهانشان را باز كرد و آنان را به خود آورد، و به حياتي بودن عيسي و اجتناب ناپذيري او پي بردند. آنان به مسيح گره خورده بودند، پاسخ پطرس در واقع جواب تمام شاگردان بود: خداوندانزد كي برويم؟ سخنان حيات جاويدان نزد توست (يوحنا٦:٦٨)
🙏آمين


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر