۱۳۹۳ تیر ۱۷, سه‌شنبه

تشابه و تفاوت برداشت داستان پیامبران در کتاب مقدس با قران


داستان پیامبران در قرآن و کتاب مقدس تشابهات فراوانی دارد، هر چند به نظر مسلمانان، پیامبران در کتاب مقدس، مرتکب خطا می‌شوند ولی در قرآن چنین نیست، ولی بسیاری نیز بر این باورند که خطای پیامبران، در قرآن نیز یاد شده است. به هر صورت مسلمانان معتقدند که پیامبران باید معصوم باشند و نیز پیراسته از هر عیبی تا بتوان به تمام ابعاد وجودی‌شان اعتماد نمود و از ایشان پیروی کرد. و برای این ادعا قراینی از قرآن هم ارائه می‌شود، مثل آنجا که درباره پیامبران به محمد گفته می‌شود:
اینان(پیامبران) کسانی هستند که خدا هدایتشان کرده است پس به هدایت آنان اقتدا کن. ( انعام : ۹۰،)
در قرآن، خدا آدم را از بهشت می‌راند؛ چون شیطان او را فریب می‌دهد و باعث اخراج وی از بهشت می‌شود ( اعراف : ۲۷). همچنین در قرآن، آدم از نزدیک شدن به درخت برحذر داشته می‌شود تا در کسب روزی به مشقت نیافتد. (طه : ۱۲۰)
در کتاب مقدس، نیز آدم به مشقت در کسب روزی محکوم می‌شود، چون از درخت معرفت نیک و بد خورده است؛( پیدایش ۳ : ۱-۲۴)
در قرآن، ابراهیم در مناظره‌ای با حاکم مصر، او را به خداوند دعوت می‌کند:
آیا از حالِ آن کس که چون خدا به او پادشاهی داده بود و بدان می‌نازید، و با ابراهیم درباره پروردگارش محاجّه می کرد، خبر نیافتی؟ آن گاه که ابراهیم گفت: «پروردگار من همان کسی است که زنده می‌کند و می‌میراند.» گفت: «من هم زنده می‌کنم و هم می‌میرانم. ابراهیم گفت: «خدا ی من خورشید را از خاور برمی‌آورد، تو آن را از باختر برآور. » پس آن کس که کفر ورزیده بود، مبهوت ماند. و خداوند قوم ستمکار را هدایت نمی‌کند. ( بقره : ۲۵۸)
در کتاب مقدس، ابراهیم از ترس جانش، زن خود را به همان حاکم مصر پیشکش می‌کند، به طوری که بعداً، حتی حاکم مزبور هم، ابراهیم را برای این کار، ملامت می‌کند (پیدایش ۱۲ : ۱۰-۲۰)
در قرآن، خداوند با ابراهیم عهد می‌بندد و او را پیشوا قرار می‌دهد، اما وقتی ابراهیم آن را برای تمام فرزندانش تقاضا می‌کند، خداوند می‌گوید: عهد من به فرزندی که ستمگر باشد، نمی‌رسد؛ لذا عهد خدا شامل تمام فرزندان ابراهیم نمی‌شود:
خدا به ابراهیم فرمود: من تو را پیشوای مردم قرار دادم. ابراهیم پرسید: از دودمانم چطور؟ خدا فرمود: پیمان من به بیدادگران نمی‌رسد. (بقرة : ۱۲۴)
در کتاب مقدس، خدا در عهد خود با ابراهیم، او را پدر امت‌ها معرفی کرده که پادشاهان از وی به وجود می‌آیند و می‌گوید: این عهد با فرزندان او نیز به صورت دائمی است و تمام فرزندان ابراهیم را شامل می‌شود، چه ستمگر باشند، چه نباشند. ( پیدایش ۱۷ : ۴-۱۱)
قرآن در قصه لوط می‌گوید:
به لوط حکم و دانش دادیم … و همانا لوط از پیامبران بود( أنبیاء : ۷۴ ) و( صافات : ۱۳۳.)
و نیز می‌فرماید :
لوط در زمره کسانی است که خدا هدایتشان نموده، پس به روش آنها اقتدا کن (انعام :۹۰)
بر اساس کتاب مقدس، لوط شراب نوشیده، سپس در حال مستی با دخترانش زنا کرد. دختران نیز از این زنا حامله شده و هر کدام پسری به دنیا آوردند که نسب بعضی از أنبیا به آنان می‌رسد (پیدایش ۱۹ : ۳۱-۳۸)
قرآن در قصه داوود می‌فرماید:
ما سلیمان را به داوود بخشیدیم؛ چه بنده خوبی! زیرا همواره به سوی خدا باز می‌گشت و به یاد خدا بود( صـ : ۳۰)
اما کتاب مقدس در قصهٔ داوود می‌گوید: داوود علیه‌السلام با زن اوریا زنا کرد. آن زن حامله شد. حضرت داوود نیز شوهر آن زن را به کام مرگ فرستاد و .. سلیمان از این زن متولد شد. (سموئیل دوم ۱۱: ۲-۲۷ و ۱۲: ۹-۱۲)
در قرآن، هارون یار و یاور موسی است و پیوسته به موسی برای هدایت مردم به سوی خدا، کمک می‌کند:
و به یقین ما به موسی کتاب آسمانی عطا کردیم، و برادرش هارون را همراه او دستیارش گردانیدیم. (فرقان : ۳۵)
اما در داستان موسی در کتاب مقدس، هارون گوساله می‌سازد و خود با بنی اسرائیل گوساله‌پرست می‌شود. (خروج ۳۲ : ۱-۹)
در داستان سلیمان، قرآن می‌فرماید:
سلیمان کافر نشد، بلکه شیاطین کفر ورزیدند. (بقره : ۱۰۲)
همچنین قرآن سلیمان را بنده‌ای مومن معرفی می‌کند:
و به راستی به داوود و سلیمان دانشی عطا کردیم، و آن دو گفتند: ستایش خدایی را که ما را بر بسیاری از بندگانِ باایمانش برتری داده است.( نمل : ۱۵)
کتاب مقدس در داستان خود درباره سلیمان می‌گوید: زنان سلیمان، در آخر عمر او، دلش را از خدا برگرداندند و او بت‌پرست گردید. لذا خشم خداوند بر سلیمان بر افروخته شد و آنچه را خداوند به او امر فرموده بود، به جا نیاورد . (اول پادشاهان ۱۱ : ۱-۱۳)
بر اساس قرآن در قصهٔ سلیمان، سلیمان فقط خدا را در نظر دارد و به امور دنیایی فریفته نمی‌شود:
و چون فرستاده نزد سلیمان آمد، سلیمان گفت: آیا مرا به مالی کمک می‌دهید؟ آنچه خدا به من عطا کرده، بهتر است از آنچه به شما داده‌است. نه، بلکه شما به ارمغان خود شادمانی می‌نمایید. (نمل : ۳۶)
در کتاب مقدس، سلیمان به شدت شیفته و فریفته زن، طلا و سایر امور دنیایی می‌شود . (اول پادشاهان ۱۰ : ۱۵-۲۹ و ۱۱ : ۱-۳)
بر اساس قصهٔ قرآن، زنان از سلیمان تأثیر می‌گیرند و با ارتباط با سلیمان به خداوند ایمان می‌آورند:
ملکه گفت: پروردگارا، من به خود ستم کردم و اینک با سلیمان در برابر خدا، پروردگار جهانیان، تسلیم شدم . (نمل : ۴۴)
اما طبق روایت کتاب مقدس، سلیمان از زنان تأثیر می‌پذیرد و حتی در این راه ایمانش را از دست می‌دهد . (اول پادشاهان ۱۱ : ۲-۵)
در قرآن کریم، نوح به عنوان پیامبری به دور از هر آلایش معرفی می‌شود:
و به او(ابراهیم) اسحاق و یعقوب را بخشیدیم، و همه را به راه راست درآوردیم، و نوح را از پیش راه نمودیم، .. و این گونه، نیکوکاران را پاداش می‌دهیم . 
(أنعام : ۸۴ - ۹۰ و صافات : ۸۰ و ۸۱ نساء : ۱۶۳ و آل عمران : ۳۳ -۳۵)
در کتاب مقدس، نوح شراب نوشیده و از شدت مستی عریان شد و پسرانش ردایی را روی او افکندند، تا برهنگی پدر نمایان نباشد. (پیدایش ۹ : ۲۰-۲۵)
در قرآن، أیوب به عنوان فردی شکیبا معرفی می‌شود:
… ما او را شکیبا یافتیم. چه نیکوبنده‌ای! به راستی او توبه‌کار بود. (صـ : ۴۴)
ولی در کتاب مقدس، أیوب پیوسته نفرین، گله و شکایت می‌کند و فردی بی‌صبر و ناشکیبا است . (أیوب۳ : ۱-۲۶)

نتیجه گیری:
دوستان عزیز هدف من از ارائه این مطالب توهین و زیر سوال بردن ادیان نیست بلکه روشنگری 
برای افرادی است که چشم و گوش بسته راهی را به عنوان دین انتخاب میکنند که بنیانگذاران با نسبت دادن معصومیت به خود از عوام سواستفاده کرده و نیز می کنند باشد که خداوند به ما بصیرت دهد.
آمین

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر